ماجرای این «متفکر» مشهور؛ مجسمهای که قرار بود نگهبان «دروازۀ جهنم» باشد
مجسمهی «متفکر» اثر آگوست رودن تقریباً در سراسر جهان به نمادی از «تفکر» تبدیل شده و معمولاً از آن برای مجسم کردن فلسفه و تاملات عمیق استفاده میشود.
اما چه چیزی مجسمهی «متفکر» را اینقدر فوقالعاده کرده است؟ شاید ابهام این مجسمه میتواند دلیل محبوبیت آن باشد، اما مطمئناً این تنها دلیل نیست.
فکر ساختن مجسمه متفکر چگونه به ذهن آگوست رودن رسید؟
متفکر اثر آگوست رودن، ۱۸۸۸
«متفکر» یکی از نمادینترین آثار رودن مجسمهساز است که آن را به عنوان بخشی از پروژه یادبود خود آغاز کرد؛ درگاهی برای موزه جدید هنرهای تزئینی در پاریس. این مأموریت سال ۱۸۸۰ به رودن واگذار شد، اما او هرگز درها را تمام نکرد.
این درگاه که به «دروازههای جهنم» معروف است، از کتاب دوزخ کمدی الهی نوشته شاعر فلورانسی دانته آلیگیری الهام گرفته شده است. قرار بود وقتی کار ساخت دروازهها به پایان میرسید، درهای غولپیکر برنزی به ارتفاع بیش از ۵ متر باشند. برخلاف درگاههای کلیسای جامع در هنر گوتیک، کل ترکیب «دروازههای جهنم» دارای ریتم و آراسته نبود، بلکه آشفته و پرشور بود و بیش از ۱۸۰ پیکر بخودپیچیده ورودی را قاب کرده بودند. متأسفانه، این طرحها هرگز اجرا نشدند چون موزه جدید ساخته نشد.
دروازههای جهنم اثر آگوست رودن، ۱۸۸۰-۱۹۱۷
درباره «دروازههای جهنم» مطالعات پیکره متعددی وجود دارد که شخصیتهای مختلف کمدی الهی دانته را نشان میدهند. رودن مطالعهی بسیاری از این شخصیتها را برای سفارش موزه آغاز کرده بود، اما آنها را به آثار هنری جداگانه تبدیل کرد، مثلاً «بوسه» که نمایانگر پائولو و فرانچسکا، دو عاشق ناکامی است که دانته آنها را در دوزخ ملاقات میکند.
«سه سایه» که اکنون یک اثر مستقل است، یک گروه تندیسی و بخشی از ترکیب دروازههای جهنم بوده است. این سه پیکر یکسان قرار بود تاج درها باشند و نگاهشان رو به هر کسی باشد که از زیر آنها میگذشت. رودن قصد داشت متفکر را در مرکز و بالای ورودی قرار دهد طوری که انگار بر ارواح عذابدیده زیر و اطرافش نظارت دارد. این مجسمه به واسطه عظمت چشمگیرش از دیگر پیکرها متمایز است.
متفکر اثر آگوست رودن، ۱۸۸۸
به نظر میرسد متفکر به عنوان زینتبخش اصلی دروازههای جهنم در حال فکر کردن به سرنوشت روح انسان و معنای خود زندگی است. تمرکز عذابدیدهی ذهن مرد در ماهیچههای منقبض بدن و حالت متمرکز او منعکس شده، گویی به این معناست که جهنمی که همه ما با آن روبرو هستیم در ذهن خودمان است. بسیاری از زندگینامهنویسان معتقدند الگوی رودن برای مجسمه متفکر، یک بوکسور فرانسوی به نام «ژان بو» بوده است. این مجسمه به نماد بسیار بارزی از تفکر عمیق و یکی از مشهورترین مجسمههای جهان تبدیل شده است.
متفکر کیست؟
این مجسمهساز فرانسوی، حتی قبل از اینکه روشن شود قرار نیست سفارش دروازههای جهنم را به پایان برساند، سال ۱۸۸۸ متفکر را به عنوان یک مجسمه برنزی جداگانه قالبگیری کرد و سپس در سال ۱۹۰۴ نسخه بزرگتری از آن را ساخت. او ابتدا این پیکره را «شاعر» نامید؛ نمادی از دانته آلیگری شاعر که اثر مکتوبش الهامبخش کل ترکیب بود. برهنگی این پیکره نشان میدهد متفکر برای رودن، بیشتر یک شخصیتی تمثیلی و نمایانگر شعر و اندیشه عمیق است تا یک پرترهی تاریخی از نویسنده مشهور فلورانسی.
نظریه محبوب دیگری وجود دارد که متفکر را خود رودن میداند که خودش را به عنوان یک هنرمند و خالق نشان داده است. متفکر مانند دیگر مجسمههای رودن، عضلانی و ناهموار است؛ به معنی قرار دادن هنرمند در مرکز رنج بشر که در دروازههای جهنم او به نمایش گذاشته شده است. میتوانیم نتیجه بگیریم که شاید رودن قصد داشته درباره نقش این هنرمند در جهان نکتهای را به نمایش بگذارد.
الهامات پشت مجسمه رودن
محققان معتقدند متفکر تأثیر واضحی از ایل پِنسِروسو اثر میکلآنژ، مجسمه مرکزی مقبره لورنزو دی مدیچی در فلورانس، گرفته شده است. میکل آنژ برخلاف مقبره پاپ ژولیوس دوم که آن را به پایان رساند، هرگز ترکیب تندیسی آرامگاه لورنزو دو مدیچی را تکمیل نکرد. ژست مجسمه میکلآنژ شبیه متفکر اثر رودن است (حالت گیجکننده صورت آنها شبیه هم است). حالت خمیده با سر بالا که تکیهگاهش یک دست است معمولاً به عنوان حالت سنتی مالیخولیا توصیف میشود. این حالت را میتوان در چاپ آلبرشت دورر، ملانکولیا ۱ نیز مشاهده کرد.
اوگولینو و پسرانش اثر ژان باپتیست کارپو، ۱۸۶۵-۱۸۶۷
تأثیر دیگر برگرفته از «اوگولینو و پسرانش» است که ژان باپتیست کارپو مجسمهساز آن را ساخته است. این ترکیب تندیسی نیز از دوزخ دانته الهام گرفته است. در این اثر، پیکرههای عضلانی مردان در حالتهای تنشآلود و منقبض گروهبندی شدند و اوگولینو به عنوان چهره مرکزی حالتی مشابه مجسمه معروف رودن دارد.
چرا متفکر اینقدر معروف است؟
متفکر اثر آگوست رودن، جزئیات، ۱۸۸۸
ترکیبی از دلایل به محبوبیت متفکر کمک کرد. نخست: سبک نوآورانه. رودن نخستین بار در دهه ۱۸۸۰ متفکر را به نمایش گذاشت، زمانی که سبک حاکم بر مجسمهسازی به شدت تحت تأثیر آکادمیگرایی بود، یعنی سبک مورد علاقه سالن پاریس (نمایشگاهی رسمی که تحت سرپرستی دولت فرانسه برگزار میشد). مجسمههای خلقشده توسط هنرمندان فرانسوی قرن نوزدهم صاف، صیقلی و الهامگرفته از اساطیر یونانی و رومی باستان یا موضوعات مذهبی بودند. اما شکل «متفکر» بر سطح ناهموار مجسمه تأکید داشت که مشخصه کار رودن بود چون او بیشتر به نشان دادن قدرت فیزیکی و عاطفی شکل انسان علاقه داشت تا ساخت یک مجسمه ایدهآل با الگوبرداری از آثار دوران باستان.
«متفکر» تعریف مجسمه کامل و تمامشده را متحول کرد. علاوه بر این، بر خلاف ماهیچههای صاف و صیقلی مجسمهسازی آکادمیک، عضلانی بودن برجستهی متفکر برای معاصران رودن بسیار نوآورانه و حتی تکاندهنده بود. بسیاری از منتقدان بسیار از این مجسمه نفرت داشتند و از ناتمام بودن پیکرههای رودن بیزار بودند. بنابراین، متفکر نماد مرحله گذار از مجسمهسازی قرن نوزدهم به مجسمهسازی مدرن است.
متفکر اثر آگوست رودن، ۱۸۸۸
در متفکر رودن تناقضی هم وجود دارد که تفسیرهای مختلفی داشته است. حالت هیکل مرد آرام و متفکرانه است، اما اگر به دقت نگاه کنید، عضلاتش منقبض هستند. این امر به ویژه اگر به انگشتان گرهکرده، رگهای برآمده و عضلات بیرونزده شانه و گردنش نگاه کنید، مشهود است. این پیکره شبیه یک ورزشکار است که به جای قدرت مغز، قدرت بدنی را به نمایش گذاشته است. با این حال، متفکر کاملاً روی کارکردهای درونی ذهن خود متمرکز است، به نقطهای نامعلوم خیره شده و پیشانیاش از تفکر عمیق چروک شده است. این ابهام سبب میشود مجسمه واجد لایههایی عمیق از معنا به چشم بیاید.
کپیهای متفکر
متفکر اثر آگوست رودن، امضای رودن، ۱۸۸۸
آگوست رودن در طول زندگی خود چندین قالب از متفکر را ساخت. امروزه بیش از ۲۰ قالب در موزههای سراسر جهان هستند، در حالی که تعداد زیادی از قالبها و کپیهای بعدی در مجموعههای خصوصی هستند. بسیاری از آنها پس از مرگ رودن ساخته شدند، زمانی که شهرت مجسمهساز اصلی سبب شد داشتن قالبی از متفکر برای بسیاری از مجموعهداران بسیار باارزش شود. کپیهایی از مجسمه متفکر رودن با مصالح و اندازههای مختلف در دانشگاهها و مؤسسات دولتی متعددی یافت میشود.