کوچکترین کشورهای جهان با اسمهایی که تا به حال نشنیدهاید
ریزکشورها (Micronations) گروههای کوچکی از مردم یا سرزمینهایی هستند که باوجود به رسمیت شناخته نشدن از سوی بیشتر دولتها یا سازمانهای دیگر، ادعا میکنند دارای حاکمیت هستند. بسته به اینکه چه کسی شمارش کرده باشد، ممکن است ۱۳۰ مورد از چنین ریزکشورهایی وجود داشته باشند.
این مقاله روی شش ریزکشور تمرکز کرده است: امیرنشین سیلَند، فریتاون کریستیانیا، امپراتوری آتلانتیوم، پادشاهی جهانهای دیگر، پادشاهی مولوسیا و جمهوری کانچ.
ریزکشور چیست؟
محل امیرنشین سیلَند
ریزکشورها (Micronations) در واقع بیش از اینکه کشور باشند، ادعای کشور بودن دارند. آنها نهادهای سیاسی مستقل و خودخواندهای هستند که تمایل دارند تعداد کمی شهروند و قلمرو داشته باشند. بر خلاف کشورهای به رسمیت شناختهنشده مانند صحرای غربی که برخی سازمانهای بزرگ آنها را به رسمیت میشناسند و برخی دیگر نه، یک توافق عمومی میان بیشتر سازمانهای بینالمللی و دولتهای مهم وجود دارد مبنی بر اینکه قلمرویی که ریزکشورهای کمسکنه ادعای کنترل آن را دارند، در واقع، بخشی از کشوری دیگر است. اما کشورهای اصلی، فعالیتهای آنها را به قدری بیاهمیت و سطحی میدانند که به جای به چالش کشیدن، آنها را نادیده میگیرند!
این واقعیت که آنها به عنوان دولتهای واقعی به رسمیت شناخته نمیشوند (چون این ریزکشورها خودشان تمایل ندارند کنترل سیاسی مؤثری داشته باشند) آنها را از تجربه شکوه و عظمت خاص دولتها، مانند انتشار سکه، تمبر پستی، گذرنامه، طراحی پرچم و پرداختن به دیپلماسی با سایر کشورهای کوچک بینیاز کرده است.
با توجه به فقدان قدرت واقعی این ریزکشورها، ادعاهای آنها در مورد حاکمیت ارضی، بیشتر نوعی اعتراض هنری و آزادیخواهانه، سرگرمی شخصی یا ترفند جذب گردشگر است تا تلاشی واقعی برای تبدیل شدن به یک دولت مستقل. ریزکشورها که به طور کلی نمادین هستند، از کار روزمره حکومت کردن آزاد هستند و فرصت دارند پروژههای غیرعملی مانند اتخاذ یک تقویم متفاوت که سال را به ده ماه تقسیم میکند، دنبال کنند!
1. امیرنشین سیلَند
امیرنشین سیلَند که روی سکوی متروکه اچام فورت رافز ساخته شده، برای نخستین بار در سال ۱۹۶۷ توسط پَدی روی بیتس به عنوان یک ایالت مستقل اعلام شد. این سکو که در اصل در آبهای بینالمللی بوده، سال ۱۹۸۷ پس از اینکه دولت بریتانیا آبهای سرزمینی خود را به ۱۲ مایل دریایی گسترش داد، وارد آبهای سرزمینی بریتانیا شد.
بیتس ابتدا از ساحل به عنوان پایگاهی برای ایستگاه رادیویی دزدان دریایی خود (رادیو اِسِکس) استفاده کرد. او، سرگرد سابق ارتش بریتانیا بود که در چندین حادثه با سلاح گرم در دفاع از قلمرو خود در برابر ارتش بریتانیا، سایر کشتیهای تجاری و کودتا علیه سلطنت او توسط یک شهروند آلمانی شرکت داشت. اگرچه هیچ یک از این موارد منجر به جراحت نشد، اما موجب تنش دیپلماتیک با آلمان و بریتانیا شد.
از زمان مرگ بیتس (و بسته شدن رادیوی دزدان دریایی)، سیلند عمدتاً روی فروش خردهریز (گذرنامه، عناوین اشرافی، تیشرت، کپی قانون اساسی آنها و کارت شناسایی) و دیپلماسی نرم از طریق تیمهای فوتبال و فوتبال آمریکایی خود تمرکز کرده است.
2. فریتاون کریستینیا
کریستینیا که در محله کریستینشاون در کپنهاگ واقع شده، بیشتر به خاطر خرید و فروش مواد مخدر شناختهشده است. این محله و جامعه با حدود ۱۰۰۰ ساکن و مساحت ناچیز ۱۹ هکتار در محل پادگانهای نظامی متروکه سابق ساخته شده است.
پلیس دانمارک هنگام ورود به کریستیانا با مقاومت شدیدی روبرو میشود و این جا را به نوعی به حالت خودگردان خودش رها کرده است. اکنون این مکان یکی از جاذبههای گردشگری دانمارک و محل اقامت دلالها و متصرفان غیرقانونی است. کریستیانا برخلاف امیرنشین سیلند، به دنبال به رسمیت شناخته شدن و استقلال ملی نیست. آنها هیچ پاسپورت، سکه یا مهری صادر نمیکنند و هیچ عنوان اشرافزادهای ندارند. از این نظر، جامعه آنها بیشتر از طریق سیستم دموکراسی مستقیم اداره میشود.
3. امپراتوری آتلانتیوم
امپراتوری آتلانتیوم توسط سه دوست نوجوان (جورج فرانسیس کرویکشنک، جفری جان دوگان و کلر ماری کولتر) در حومه سیدنی در سال ۱۹۸۱ تأسیس شد. کرویکشنک به عنوان امپراتور جورج دوم و دوگان به عنوان نخست وزیر معرفی شد. امپراتوری آتلانتیوم در مجموع حدود ۳۰۰۰ نفر جمعیت دارد که همگی به دلیل وسعت کوچک پایتخت در خارج از کشور زندگی میکنند.
وجود آتلانتیوم برای اثبات یک نکته فلسفی است: اینکه تعیین ملیت بر اساس محل تولد مستبدانه است، زیرا به یک حادثه یا شرایط خاص اهمیت بیش از حد میدهد. امپراتوری آتلانتیوم به جای کشورهای همگن قومی و از نظر جغرافیایی ثابت، به دنبال نشان دادن مطلوبیت یک اتحادیه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جهانی بر اساس ارزشهای سکولار، کثرتگرایانه، لیبرال و سوسیال دموکراتیک است.
امپراتوری آتلانتیوم، همانطور که در مورد ریزکشورها معمول است، هیاهوی دولتی بودن را جدی میگیرد، به همین دلیل تمبر، اسکناس و سکههای خودش را تولید میکند. امپراتوری آتلانتیوم نیز مانند امیرنشین سیلند، عناوین نجیبزاده دارد. با این حال، این القاب خریدنی نیستند و به تشخیص امپراتور برای ارائه خدمات به جامعه اعطا میشوند. امپراتوری یک خبرنامه دولتی نیز منتشر کرده، اگرچه انتشار آن در سال ۲۰۰۷ متوقف شد.
4. پادشاهی جهان دیگر
این پادشاهی که سال ۱۹۹۶ در درون قلمرو جمهوری چک تأسیس شد با حدود سه هکتار مساحت شامل کلوپهای شبانه مختلف، کتابخانه و سالن بدنسازی میشود. اگرچه این ریزکشور از سوی هیچ کشور بزرگ دیگری به عنوان یک ملت به رسمیت شناخته نشده، اما بسیاری از مسائل نمادین دولتی را در خودش دارد: پاسپورت، ارز، پرچم، نیروی پلیس، سرود ملی و دادگاههای خودش را هم دارد.
پادشاهی جهانهای دیگر خود را به عنوان یک جامعه مادرسالار معرفی کرده، با این هدف که «تا جای ممکن مردان را تحت حاکمیت نامحدود زنان برتر قرار دهد». شهروندان این ریزکشور که توسط ملکه پاتریشیا اول اداره میشد، همه زنانی بودند که حداقل مالک یک برده مرد بودند. در رده پایین شهروندان زن رعیت، مردانی بودند که به ملکه مالیات میپرداختند و از قوانین تبعیت میکردند اما برده نبودند. در نهایت، بردگان مردانی هستند که تسلیم ملکه میشوند.
5. پادشاهی مولوسیا
پادشاهی مولوسیا ریزکشوری است که سال ۱۹۹۸ تأسیس شد و مدعی حاکمیت بر ۱۱ هکتار زمین بایر و خشک در نوادای آمریکا است. این پادشاهی نیز مثل سایر ریزکشورها به رسمیت شناخته نشده است. کِوین باون آنها را رهبری میکند و به طور مسالمتآمیز با ایالات متحده زندگی میکنند. باگن حتی به دولت محلی استوری کانتی مالیات میپردازد، اگرچه آن را کمک خارجی توصیف میکند.
پادشاهی مولوسیا دارای سرود ملی و نمادهایی از جمله اسب موستانگ و پرچم است. مولوسیا پرچم وارونه سیرالئون را به اهتزاز در میآورد تا در هزینههای تولید صرفهجویی کند. آنها تمبر، سکه، اسکناس و سیستم اندازهگیری نمادین خودشان را نیز دارند.
6. جمهوری کانچ
جمهوری کانچ سال ۱۹۸۲ در پی اختلاف با گشت مرزی ایالات متحده بر سر یک راهبند و ایست بازرسی ایجاد شد. شورای شهر از ناراحتیهایی که ایست بازرسی برای گردشگران و ساکنان ایجاد میکرد ناامید شد و استقلال خودش را از ایالات متحده اعلام کرد!
مانند بیشتر ریزکشورها، جمهوری کانچ پاسپورت سوغاتی صادر میکند. برخلاف بیشتر ریزکشورهای دیگر، جمهوری کانچ ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی متشکل از قایقها و هواپیماهای غیرنظامی دارد. با این حال، هدف آنها در درجه اول بازسازی نبرد بزرگ دریایی سال ۱۹۸۲ است که در آن جمهوری کانچ به یک قایق گارد ساحلی ایالات متحده با بالنهای آب و قرصهای بیات نان کوبایی حمله کرد.