تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

زندگینامه غزلی که جاودانه ماند+ بهترین اشعار او

تک فان- محمدعلی بهمنی، شاعری که غزل‌هایش چون نگین‌هایی بر تار و پود زبان فارسی می‌درخشیدند، از میان کوچه‌های باریک و پرپیچ و خم زندگی عبور می‌کرد و با کلماتش، دنیایی از احساس را به تصویر می‌کشید 9 شهریور ماه ساعت 23 درگذشت.

به گزارش تک فان، محمد علی بهمنی که از خرداد ماه سال 1403 درگیر مشکلات قلبی بود، در شهریور ماه فوت شد. عباس سجادی که پیگیر وضعیت احوال این شاعر گرانقدر بود گفته است:« علی رغم اینکه در آخرین لحظات پزشکان تلاش کردند با احیای قلبی وضعیت حال استاد را به پایداری برسانند اما پس از دوبار احیای قلبی این مهم میسر نشد و استاد محمدعلی بهمنی حوالی ساعت ۲۳ روز جمعه نهم شهریور ماه آسمانی شد.». تک فان در این مطلب برای گرامیداشت نام و یاد او نگاهی به زندگی ادبی او و بهترین و عاشقانه‌ترین شعرهای محمد علی بهمنی می‌اندازد.

کودکی و جوانی محمد علی بهمنی

محمدعلی بهمنی در سال 1321 در دزفول به دنیا آمد. البته او می‌گفت که در سفر به دنیا آمده، آن هم در قطار و اصالتا تهرانی است. پدر او که در راه آهن کار می‌کرد همیشه در سفر بود، به همین خاطر محمد علی بهمنی، در دوران کودکی و نوجوانی در شهرهای مختلفی از جمله تهران، کرج و بندرعباس زندگانی را تجربه کرد.  از همان کودکی به شعر و ادبیات علاقه‌مند بود و اولین شعر خود را در سن 9 سالگی سرود.

آغاز فعالیت هنری

بهمنی از سنین جوانی به طور جدی به سرودن شعر پرداخت. او در چاپخانه‌ای کار می‌کرد و همین امر باعث آشنایی او با شاعران بزرگی همچون فریدون مشیری شد. مشیری اولین کسی بود که استعداد شاعری بهمنی را تشخیص داد و او را تشویق کرد.

ویژگی‌های شعر بهمنی

شعرهای بهمنی به دلیل سادگی زبان، بیان احساسات عمیق و پرداختن به موضوعات روزمره زندگی، بسیار محبوب شدند. او در غزل‌هایش، از عشق و دلدادگی، از تنهایی و غربت، از امید و آرزو سخن می‌گفت. بهمنی، شاعری مردمی بود و شعرهایش، ساده و روان بود و هر کسی می‌توانست با آن ارتباط برقرار کند.

ویژگی‌های بارز شعر بهمنی عبارت‌اند از:

زبان ساده و روان: شعرهای بهمنی به دور از پیچیدگی‌های ادبی، به زبان ساده و روان سروده شده‌اند و به همین دلیل، برای عموم مردم قابل فهم است.

بیان احساسات عمیق: بهمنی در شعرهایش، به عمق احساسات انسانی پرداخته است و توانسته است با کلمات ساده، احساسات پیچیده‌ای را بیان کند.

پرداختن به موضوعات روزمره زندگی: شعرهای بهمنی، اغلب به موضوعات روزمره زندگی و مسائل اجتماعی پرداخته‌اند و به همین دلیل، با زندگی و احساسات مخاطب ارتباط برقرار می‌کند.

تأثیرگذاری بر ادبیات فارسی

محمدعلی بهمنی یکی از تأثیرگذارترین شاعران معاصر ایران است. شعرهای او الهام‌بخش بسیاری از شاعران جوان بوده و به غنی شدن ادبیات فارسی کمک کرده است.

ترانه‌های محمد علی بهمنی بر زبان خواننده‌ها

شعرها و ترانه‌های محمد علی بهمنی چنان بر دل‌ها می‌نشست که اگر به آوازی خوش تبدیل می‌شد بدون شک جاودان‌تر باقی می‌ماند. به‌عنوان مثال حبیب، خواننده ایرانی، یکی از اشعار زیبای او را خوانده بود که ممکن است شنیده باشید:

دراین زمانهٔ بی‌های و هوی لال‌پرست             خوشا به حال کلاغان قیل و قال‌پرست

چگونه شرح دهم لحظه‌لحظهٔ خود را               برای این‌همه ناباور خیال‌پرست

به شب‌نشینی خرچنگ‌های مردابی                 چگونه رقص کند ماهی زلال‌پرست

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند                به پای هرزه‌علف‌های باغ کال‌پرست

رسیده‌ام به کمالی که جز اناالحق نیست            کمال دار برای من کمال‌پرست

هنوز زنده‌ام و زنده بودنم خاری‌ست               به تنگ‌چشمی نامردم زوال‌پرست

به جز حبیب، خواننده‌های مطرح دیگری همچون علیرضا قربانی، همایون شجریان و ناصر عبداللهی نیز اشعاری از او را با آواز خوش خود خوانده‌اند. به عنوان مثال علیرضا قربانی آهنگی به نام پرده نشین با شعری از محمد علی بهمنی خوانده است که در ادامه می‌خوانیم:

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو سرودن مرا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

گاهی تو را کنار خود احساس می کنم

اما چقدر دلخوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست

آیا هنوز آمدنت را بها کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست

در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو سرودن مرا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

اشعار عاشقانه از محمد علی بهمنی

 

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست

درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غرل شبیه غزل های من شود

چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم

اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست

آیا هنوز آمدنت را بها کم است

————————————————-

من با غزلی قانعم و با غزلی شاد

تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد

ویرانه نشینم من و بیت غزلم را

هرگز نفروشم به دو صد خانه ی آباد

من حسرت پرواز ندارم به دل آری

در من قفسی هست که می خواهدم آزاد

———————————————

ای بال تخیل ببر آنجا غزلم را

کش مردم آزاده بگویند مریزاد

من شاعرم و روز و شبم فرق ندارد

آرام چه می جویی از این زاده ی اضداد ؟

می خواهم از این پس همه از عشق بگویم

یک عمر عبث داد زدم بر سر بیداد

مگذار که دندانزده ی غم شود ای دوست

این سیب که ناچیده به دامان تو افتاد

—————————————————–

می‌نوشمت که تشنگی‌ام بیشتر شود

آب از تماس با عطشم شعله‌ور شود

آنگاه بی‌مضایقه‌تر نعره می‌کشم

تا آسمان ِ کر شده هم با خبر شود

آن‌قدر‌ها سکوت تو را گوش می‌دهم

تا گوشم از شنیدن ِ بسیار کر شود

تو در منی و شعرم اگر «حافظانه» نیست

«عشقت نه سرسری ست که از سر به در شود»

آرامشم همیشه مرا رنج داده‌است

شور خطر کجاست که رنجم به سر شود؟

مرهم به زخم ِ بسته که راهی نمی‌برد

کاشا که عشق مختصری نیشتر شود

درگذشت محمد علی بهمنی

محمدعلی بهمنی در تاریخ 9 شهریور 1403 درگذشت. درگذشت او ضایعه‌ای بزرگ برای ادبیات فارسی بود. اما شعرهای او، همچنان زنده و پویا هستند و تا ابد در دل مردم خواهند ماند.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!