فرهنگ پس انداز مردم در جهان از آمریکا تا چین؛ چگونه مثل یک حرفهای پسانداز کنیم؟
تک فان-زمانی نتیجه یک نظرسنجی نشان داده بود که 62 درصد از خانوادههای آمریکایی کمتر از ۱۰۰۰ دلار پسانداز دارند. در واقع، بیش از یک چهارم هیچ پساندازی ندارند. مدتهاست که مشخص شده آمریکاییها تمایلی به پسانداز ندارند – بهخصوص در مقایسه با سایر کشورها مانند چین که بالای 40درصد از درآمد خانوارها پسانداز میشود. اما پیامدهای اقتصادی این نرخهای متفاوت پسانداز چیست – و این چه معنایی برای تصمیمگیریهای خرید خانوارها دارد؟ آیا اساسا پسازانداز خوب است؟
به گزارش تک فان، یکی از تأثیرات اصلی نرخ پسانداز یک کشور بر سطح مصرف داخلی آن است.
در آمریکا که تمایلی به پسانداز وجود ندارد، خانوارها بهطور میانگین تنها حدود ۵ درصد از درآمد خود را پسانداز میکنند و مصرف بخش عمدهای از اقتصاد– حدود ۷۵ درصد آن – را تشکیل میدهد. در چین که پسانداز زیادی دارد، اقتصاد شامل تولید و زیرساختهاست و تنها حدود ۳۵ درصد به مصرف وابسته است.
فقط خانوارهای چینی نیستند که پسانداز زیادی دارند. قطر، کشور ثروتمند از نفت، بالاترین نرخ پسانداز جهان را دارد و حدود ۵۹ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را پسانداز میکند. کویت نیز مشابه است و بیش از نیمی از درآمد خود را پسانداز میکند.
قابل توجه است که ۱۱ کشور از ۱۵ کشور با بالاترین نرخ پسانداز جهان تولیدکننده نفت هستند.
این اقتصادها نه تنها در انتظار زمانی هستند که نفت تمام میشود، بلکه بسیاری از آنها اقتصادهای کوچکی هستند که در برابر شوکهای قیمت نفت در آینده نزدیک آسیبپذیرند. در واقع، نرخهای بالای پسانداز آنها اغلب به زمانهایی بازمیگردد که قیمت نفت در اوج بوده است.
چرا نرخ پسازانداز چینیها بالاست؟
نظریههای نسبیت فرهنگی پیشنهاد میدهند که پسازانداز به مثابه یک رفتار تا حدودی به جهتگیری فرهنگ بلندمدت و کوتاهمدت بستگی دارد. فرهنگهایی که جهتگیری بلندمدت دارند تمایل به آیندهنگری و تمرکز روی آینده در آنها بیشتر است و درعوض، فرهنگهایی که کوتاهمدتگرا هستند، بیشتر روی زمان حال تمرکز دارند. اغلب فرهنگهای بلندتمدتگرا خشنودی آنی و کوتاهمدت را به نفع پاداشهای بلندمدت کنار میزنند.
چین یک فرهنگ با سوگیری بلندمدتگرا و ایالات متحده یک فرهنگ با سوگیری کوتاهمدتگرا است. اما این همه ماجرا نیست. چین همیشه چنین اشتیاقی به ذخیره پول نداشته است. به لحاظ تاریخی، نرخ پسازانداز در چین خیلی پایین بوده است. در سال 1999 این کشور 19درصد از درآمدش را پسازانداز میکرد، امروز این نرخ به بالای 40درصد رسیده است.
به نظر میرسد که تمایل بالای چین در پسازانداز بازتابدهنده پیشبینیناپذیری آینده است که ناشی از اصلاحات دولتی کارآفرینی است که با حذف تورهای ایمنی جمعگرایی زندگی را پرخطرتر کرده است. درواقع چینیها به دلیل نگرانی از آینده پسازانداز میکنند که این سبک از پسازانداز را پسانداز احتیاطی میگویند. عجیبتر این است که هر چه درآمدها در چین افزایش پیدا میکند، نرخ پسازانداز نیز افزایش بیشتری پیدا میکند. شاید این سبک از پسازانداز به دلیل ناامیدی نسبت به آینده باشد. دلایل اجتماعی مثل نگرانی درباره کهنسالی و تنهایی نیز دلیل پسازانداز بیشتر چینیهایی است که مدتها تحت تأثیر سیاست تکفرزندی بودند.
در چین ازدواجها پرخرجتر، خرید خانه سختتر و جمعیت سن کار جوانتر است که همگی دلایلی برای پساندازهای بیشتر است.
آمریکاییها چرا کم پسازانداز میکنند؟
شاید اصلیترین دلیل آن است که آمریکاییهایی پولی برای پسانداز کردن ندارند. از سال 2008 خانوادههای آمریکایی «به سختی تا پایان ماه میرسانند» و مشوقهای مالیاتی برای پسانداز کردن برای افراد ثروتمند قویتر از اکثریت خانوارهای آمریکایی است. هزینههای بالای تحصیلات یعنی بسیاری از شاغلان جوان به جای پسازانداز باید قرض و بدهی پرداخت کنند.
پسازانداز اصلا خوب است؟
پسانداز به ندرت مخالفانی دارد. سه دلیل برای پسانداز کردن میتوان ذکر کرد:
1.پسانداز آزادی بیشتری برای افراد به ارمغان میآورد
نگهداری پول در بانک به شما امکان میدهد که در شرایط اضطراری و پیشبینینشده، بدون استرس، کارتان را راه بیندازید. اگر پسانداز کردن برایتان تعریف نشده است به این فکر کنید که اگر مقداری پول کنار گذاشته باشید، در صورت نیاز آزادی بیشتری برای انتخاب موارد دلخواهتان دارید و در موقعیتی که خوشایند نیست زندانی نمیشوید. مقدار پولی که پسانداز میکنید کاملا به اهداف مالی شما بستگی دارند. مثلا ممکن است دلتان بخواهد یکسال کار نکنید و فقط مسافرت بروید. در اینصورت علاوه بر هزینههای کل سفر باید هزینههای یکسال زندگی بدون کار کردن را هم پسازانداز کنید.
2.پسازانداز امنیت مالی را تأمین میکند
مثلا اگر در رابطه بدی هستید و میخواهید از آن خارج شوید، بهتر است قبل از هر اقدامی زمینههای مالی آن کار برایتان فراهم باشد. پول میتواند ابزاری برای توانمندسازی افراد باشد. خیلی ساده، پول زندگی را سهلتر میکند.
3.میتوانید ریسکهای محاسبهشده داشته باشید
با پسانداز میتوانید ریسکهای محاسبهشده را بدون نگرانی انجام دهید. اگر پسازانداز نداشته باشید، دنبال کردن علایق خاص برایتان دشوار میشود. مثلا اگر پسانداز داشته باشید میتوانید کسبوکاری راه بیندازید. اگر در حال حاضر کسبوکاری دارید، پسانداز در دوران بحران مالی کمکتان میکند.
چقدر پسانداز کنم؟ چگونه پسازانداز کنم؟
پسازانداز هم مثل خیلی مهارتها و عادتهای رفتاری شروعاش سخت است. اما وقتی شروع کنید، مسیر سادهتر پیموده میشود. باید استراتژی واقع بینانه و ساده برای پسانداز داشته باشید.
1.هزینهها و مخارجتان را ثبت کنید
باید در ابتدای امر بدانید که هر ماه چقدر خرج میکنید. حساب همه خرجهایتان – از قهوه، تا اقلام خانه و …- را داشته باشید. هر طوری که برایتان راحتتر است همه خرجها را یادداشت کنید. بعد دادهها را دستهبندی کنید:
1.تفریح 2.هزینه خوراک 3.هزینه پوشاک 4.قبوض 5.وام و قسط
2.پسازانداز را به بودجهتان اضافه کنید
حالا که میدانید هر ماه چقدر خرج میکنید، میتوانید پسانداز را هم به بودجهتان اضافه کنید. بودجه شما باید نشان دهد که نسبت مخارج و درآمدتان چگونه است تا بتوانید برای مخارجتان برنامهریزی کنید و مخارج بیشازحد را محدود کنید. حتما مخارجی که به طور مرتب اتفاق میفتند اما هر ماه اتفاق نمیفتند – مثل مخارج تأمین و نگهداری خودرو – را هم در نظر بگیرید. در بودجهتان یک دستهبندی برای پسانداز بگنجانید و همان مقداری که حس میکنید حس رضایت و راحتی برایتان به همراه خواهد آورد را برای پسازانداز اختصاص بدهید. سعی کنید که کمکم 15 تا 20درصد از درآمدتان را پسانداز کنید.
3. روشهایی برای کم کردن هزینهها پیدا کنید
اگر نمیتوانید آنقدر که میخواهید پسانداز کنید شاید علتش این است که مخارجتان سنگین است. موارد غیرضروری، مثل بعضی رستورانرفتنها و …، را شناسایی کنید، تا بتوانید هزینه کمتری صرف این موارد کنید. به دنبال راههایی باشید تا هزینههای ثابت ماهانه مثل بیمه خودرو یا هزینه تلفن همراه را کم کنید. اگر خریدهای تکانشی و تنشی دارید، سعی کنید که بین میل به خرید چیزی و خرید آن، چند روز فاصله بیندازید.
4.برای پساندازتان هدف تعیین کنید
فکر کنید که با پساندازتان – در کوتاهمدت و بلندمدت- چه کاری میخواهید انجام بدهید. این تخمینها به شما کمک میکند بدانید که چه مقدار از درآمدتان را باید پسانداز کنید. اهداف کوتاه-مدت مثل موارد اضطراری از قبیل تعطیلات و هزینه خودرو و پزشکی و اهداف بلندمدت شامل پرداخت هزینههای خرید خانه یا تحصیلات و بازنشستگی است.