تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

چالش شکست رو به پیروزی تبدیل کنید: راهی برای رشد و یادگیری

شکست خوردن یک امر طبیعی در زندگی هر انسانی است. در واقع بهتر است بگوییم هیچ آدمی وجود ندارد که در طول زندگی خود شکست نخورده باشد. چیزی که در بین همه آدم‌ها یکسان نیست، واکنش به شکست است. اگر احساس شکست و بدبختی می‌کنید، این مقاله از مجله اُکالا را بخوانید تا بتوانید از این احساس عبور کرده و به حال خوب و امیدوار برسید.

برای خلاصی از احساس شکست و بدبختی چه کنیم؟

برای خلاصی از احساس شکست و بدبخی راهکارهای زیر را به کار گیرید:

۱- به خودتان اجازه دهید احساس کنید

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که باید در مورد آن فکر کنیم این است که صرف‌نظر از نیت خوب ما برای انجام کاری، اگر تنها به جنبه مثبت ماجرا نگاه کنیم، یا به این فکر کنیم که همه چیز دلیلی دارد، نه تنها فایده چندانی عایدمان نخواهد شد؛ بلکه ممکن است متضرر هم بشویم.

سرکوب احساسات، از جمله خشم، غم، ناامیدی یا اندوه، در واقع می‌تواند آنها را تقویت کند. این موضوع می‌تواند بر سلامت جسمی و روحی ما تاثیر بگذارد. در مطالعه‌ای که از سوی دانشکده بهداشت عمومی هاروارد و دانشگاه روچستر انجام گرفت مشخص شد افرادی که احساسات خود را سرکوب می‌کنند نسبت به مرگ زودرس در معرض خطر بیشتری هستند.

مطالعه دیگری که در سال ۲۰۱۷ در مجله شخصیت و روان‌شناسی اجتماعی منتشر شد هم نشان داد افرادی که تجربیات ذهنی خود را به جای قضاوت می‌پذیرند، ممکن است به سلامت روانی بهتری دست یابند.

بخشی از این موضوع تا حدی به این دلیل است که پذیرش به آنها کمک می‌کند در پاسخ به عوامل استرس‌زا، احساسات منفی کمتری را تجربه کنند؛ بنابراین تلاش کنید واقعاً به سمت احساسات خود حرکت کنید. این مهم است که بپذیرید انسان هستید و انسان دارای احساساتی است که باید آن را بپذیرد.

درست است که نمی‌توانید مدت زمان غلبه بر احساس شکست یا ناامیدی خود را کنترل کنید؛ اما در عوض می‌توانید محیطی مساعدتر برای بهبود خود ایجاد کنید. برای انجام این کار، سعی کنید دلسوزی بیشتری نسبت به خودتان داشته باشید و این موضوع را تمرین کنید.

معمولاً افرادی که نسبت به خود شفقت دارند، سه رفتار از خود نشان می‌دهند: آنها بیش از آن که درباره دردها و شکست‌های خود قضاوت کنند، گرم و مهربان هستند. آنها تشخیص می‌دهند که اشتباهات و رنج بخشی از یک تجربه مشترک انسانی است و سعی نمی‌کنند احساسات منفی خود را سرکوب یا انکار کنند.

البته علاوه بر این، آنها اجازه نمی‌دهند که تحت کنترل احساسات قرار گیرند. وقتی این سه را کنار هم می‌گذارید، یک اتفاق جادویی می‌افتد و تفاوت بزرگی ایجاد می‌کند.

بیشتر بخوانید: تکنیک‌های مقابله با احساس پوچی که زندگی را پرمعنا می‌کند

۲- هر آنچه در این موقعیت به یک دوست می‌گویید را به خود بگویید

یکی از بزرگ‌ترین تصورات غلط در مورد احساس دلسوزی نسبت به خود، این باور است که چنین احساسی ما را تنبل و ازخودراضی می‌کند. یعنی اگر یک منتقد سخت‌گیر در ذهن خود نداشته باشیم، انگیزه‌ای نخواهیم داشت که خودمان را بهتر کنیم.

دلیل اصلی اینکه مردم با خودشان مهربان‌تر نیستند این است که فکر می‌کنند برای موفقیت باید با خود خشن رفتار کنند. اما در واقع برعکس است. نه تنها شفقت به خود با افزایش ابتکار عمل شخصی مرتبط است، بلکه مجموعه‌ای از آزمایش‌های انجام شده توسط محققان دانشگاه برکلی نشان می‌دهد که مهربانی با خود در پذیرش شکست، می‌تواند باعث شود افراد انگیزه بیشتری برای بهبود خود داشته باشند.

ناگفته نماند که انتقاد بیش از حد از خود می‌تواند پیامدهای ناخواسته مختلفی مانند ترس از شکست و افزایش اضطراب عملکرد ایجاد کند. وقتی از خود و از شکست می‌ترسیم، در واقع انجام بهترین کار برای ما سخت‌تر است.

درعوض، تصور کنید که به یک دوست یا یکی از اعضای خانواده چه می‌گویید اگر دقیقاً همان موقعیت را تجربه می‌کند و سپس آن کلمات را به خودتان بگویید. اگر به اندازه کافی خوش‌شانس بوده‌اید که فردی فوق‌العاده حامی و دلگرم‌کننده در زندگی خود داشته باشید، می‌توانید از خود بپرسید که او به من چه می‌گفت؟

حتی می‌توانید برای خود نامه بنویسید. یک پاراگراف را صرف مرور این واقعیت کنید که در حال گذراندن یک مشکل سخت هستید، در پاراگراف دیگر به خود یادآوری می‌کنید که تنها نیستید، و یک پاراگراف نهایی را به تمرکز بر تغییرات سازنده‌ای که می‌توانید برای احساس شادی و سالم‌تر ایجاد کنید، اختصاص دهید.

مطالعه‌ای در مجله روان‌شناسی مثبت نشان داد که شرکت‌کنندگانی که به مدت یک هفته هر روز نامه‌های دلسوزانه به خود می‌نوشتند، علائم افسردگی کمتر و شادی بیشتری را تا سه ماه بعد گزارش کردند.

۳- واقعاً با یک دوست تماس بگیرید

زمانی که دچار افسردگی می‌شویم، تمایل داریم خودمان را چه به صورت ذهنی و چه به معنای واقعی کلمه منزوی کنیم. ما نه تنها دستی برای کمک گرفتن جلو نمی‌بریم، بلکه از جمع‌های خود عقب نشینی می‌کنیم.

با این حال، تعامل اجتماعی چیزی است که به طور معناداری احساسات مثبت افراد را افزایش می‌دهد. به همین دلیل بسیار مهم است که خود را با افرادی احاطه کنید که واقعاً می‌توانید تجربیات خود را با آنها به اشتراک بگذارید.

این شخص را شاهد دلسوز شما می‌نامیم. این کسی است که می‌توانید تاریکی خود را با او در میان بگذارید و آنها بدون نادیده گرفتن، با شما می‌نشینند و زمانی که آماده حرکت به جلو هستید، دست شما را می‌گیرند.

بیشتر بخوانید: چگونه در همه بحث‌ها برنده باشیم؟

۴- خود را در آغوش بگیرید

شفقت به خود ممکن است در نوک انگشتان ما باشد. لمس مهربانانه و حمایت‌کننده یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای مراقبت و آرامش خود است. با در آغوش گرفتن خود، بدن شما شروع به آرام شدن می‌کند، و این اغلب می‌تواند مسیری را برای مغز هموار کند تا ذهن ما آن را دنبال می‌کند.

این به این دلیل است که لمس اولین و شاید عمیق‌ترین زبانی است که در چند سال اول زندگی‌مان یاد می‌گیریم (به این فکر کنید که والدین کودکان ناراحت را در آغوش می‌گیرند) که فیزیولوژی ما را برای پاسخ دادن به آن آغاز می‌کند.

در نتیجه، هنگامی که لمس را تجربه می‌کنیم، گیرنده‌های فشار زیر پوست تحریک می‌شوند و سیگنال‌هایی را به عصب واگ می‌رسانند که به نوبه خود باعث کند شدن سیستم عصبی، کاهش ضربان قلب و فشار خون و کاهش فعالیت هورمون استرس کورتیزول (اضطراب) می‌شود.

ناگفته نماند که لمس مهربانانه باعث آزاد شدن انتقال دهنده‌های عصبی سروتونین (که به تندرستی و شادی کمک می‌کند)، دوپامین (که لذت را تنظیم می‌کند) و اکسی توسین (که باعث افزایش احساس اعتماد می‌شود) می‌شود.

دفعه بعد که احساس ناراحتی یا انتقاد از خود کردید، سعی کنید در حالی که چند نفس عمیق می‌کشید، دستتان را روی قلبتان بگذارید، بازویتان را با ملایمت نوازش کنید، صورتتان را در دستانتان قرار دهید و یا خودتان را در آغوش بگیرید.

۵- یک کار مهربانانه برای دیگری انجام دهید

محققان دریافته‌اند که کسانی که پول را برای دیگران خرج می‌کنند بیشتر از کسانی که آن را برای خود خرج می‌کنند، تجربه لذت در مغز را خواهد داشت. همچنین صرف اندک پول، همان تاثیری را بر شادی دارد که بخشش زیاد دارد. انجام کاری برای شخص دیگری یکی از بهترین راه‌ها برای ایجاد احساس بهتر در خود است.

بیشتر بخوانید: آیا تغییر دادن مسیر زندگی در هر سنی ممکن است؟

۶- قدم‌های کوچک رو به جلو بردارید

اهداف بزرگ و جسورانه می‌توانند بسیار زیبا باشند اما از آنجایی که رسیدن به آنها زمان‌بر و طولانی است، ممکن است ما را دچار تناقضاتی کند. مثل اینکه آیا هرگز به هدفم می‌رسم؟ آیا این مشکل از من است؟ چرا شکست‌ خورده‌ام؟ در صورتی که راه شما برای رسیدن به موقع، بیش از حد طولانی بوده است.

به جای اهداف بزرگ، هدف والای خود را در نظر بگیرید و از خود بپرسید، تنها کاری که می‌توانم انجام دهم چیست؟ و از قدم‌های کوچک و در راستای هدف بلند مدت شروع کنید. سپس، اگر خوب پیش رفت، به برداشتن گام‌های کوچک و تدریجی به سمت هدف نهایی خود ادامه دهید.

در نهایت دانستن اینکه شکست بخشی از زندگی و کاملا طبیعی است، باید در ذهن شما نهادینه شود تا نگران افتادن در هر قدم نباشید. احساس ناامیدی و سرخوردگی و شکست می‌تواند در شرایطی عادی باشد؛ اما نباید که شما را حرکت باز دارد. امیدواریم از خواندن این مقاله در مجله سبک زندگی اُکالا لذت برده باشید. نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.

منبع: oprahdaily

من هستی دفتری هستم، دانش آموخته روزنامه‌نگاری، روانشناسی و علوم اعصاب شناختی. بزرگترین دغدغه من در حوزه کاری، شناخت انسان‌ها و کمک بهشون برای داشتن ذهن و روانی سالم و تواناست. در مسیرم چیزهای زیادی هم از کتاب‌ها و نظریه‌ها و هم از تجربه‌های دیگران یاد گرفتم و اینجا سعی دارم دریافت خودم از بعضی مسائل رو به زبان ساده برای شما بنویسم. امیدوارم که نوشته‌هام بتونه اندکی راهنما و کارگشا باشه.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!