چالشهای روانشناسی فرزند کوچکتر در خانواده بزرگ
حتما تا به حال درباره تاثیر ترتیب تولد فرزندان بر شخصیت آنها چیزهایی شنیدهاید. در حالی که برخی از این مطالب غیر علمی و نادرست هستند، برخی دیگر اثبات شده و درست تلقی میشوند. این تاثیر و تفاوتهای شخصیتی، نه بخاطر کوچک و بزرگ بودن به عنوان کودک، بلکه بخاطر تغییر رفتار والدین به وجود میآید.
عموما در مورد فرزندان کوچکتر حدسهایی زده میشود مثل بیپروا بودن، خوش بودن، آزادتر بودن، داشتن استقلال بیشتر و غیره. اما فرزند آخر بودن مشکلات خاص خود را نیز دارد. در این مقاله از مجله اُکالا به بررسی مشکلات فرزند آخر خانواده از نظر روانشناسی میپردازیم. با ما همراه باشید.
از فرزند کوچکتر چی میدانیم؟
تقریباً ۹۰ سال پیش، یک روانشناس پیشنهاد کرد که ترتیب تولد میتواند بر نوع شخصیت کودک تاثیر بگذارد. این ایده در فرهنگ عامه جا افتاد. امروزه، زمانی که کودک نشانههایی از لوس شدن را نشان میدهد، اغلب میشنوید که دیگران میگویند: “خب، آنها بچه آخر خانواده ما هستند.”
آخرین نفر بودن در ترتیب تولد به چه معناست و دقیقاً نشانگان فرزند کوچک چیست؟ در اینجا برخی از تئوری ها در مورد سندرم کوچکترین فرزند و اینکه چرا آخرین بودن میتواند کودک را در درازمدت جلوتر بگذارد، آورده شده است.
سندرم کوچکترین فرزند چیست؟
در سال ۱۹۲۷، روانشناس آلفرد آدلر برای اولین بار در مورد ترتیب تولد و آنچه که برای رفتار پیش بینی میکند نوشت. در طول سالها، تعدادی نظریه و تعاریف ارائه شده است. اما به طور کلی، کوچکترین کودکان اینگونه توصیف میشوند:
بسیار اجتماعیبا اعتماد به نفسخلاقخوب بودن در حل مسئلهمهارت داشتن در وادار کردن دیگران به انجام کارهایی برای آنها
بسیاری از بازیگران و مجریان کوچکترین خواهر و برادر خانواده خود هستند. این از این نظریه حمایت میکند که آخرین بودن کودکان را تشویق میکند که جذاب و بامزه باشند. آنها ممکن است این کار را برای جلب توجه در یک زمینه خانوادگی شلوغ انجام دهند.
بیشتر بخوانید: چگونه ترتیب تولد در خانواده شخصیت ما را شکل میدهد؟
ویژگیهای منفی سندرم کوچکترین فرزند
از کوچکترین بچهها نیز اغلب بهعنوان لوس، مایل به ریسکهای غیرضروری و کمتر باهوش نسبت به خواهر و برادرهای بزرگشان توصیف میشود. روانشناسان این نظریه را مطرح کردهاند که والدین کوچکترین کودکان را نوازش میکنند.
آنها همچنین ممکن است از خواهر و برادرهای بزرگتر بخواهند که برای برادران و خواهران کوچکتر نقش مراقب و حامی داشته باشند و کوچکترین بچهها نتوانند به اندازه کافی از خودمراقبتی را بیاموزند.
محققان همچنین پیشنهاد کردهاند که کوچکترین بچهها گاهی اوقات باور میکنند که شکستناپذیر هستند، زیرا هیچکس اجازه نمیدهد آنها شکست بخورند. در نتیجه، اعتقاد بر این است که کوچکترین کودکان از انجام کارهای مخاطره آمیز نمیترسند. آنها ممکن است عواقب کارهایشان را به وضوح کودکانی که قبل از آنها به دنیا آمدهاند نبینند.
آیا ترتیب تولد واقعا مهم است؟
یکی از چیزهایی که آدلر معتقد بود این بود که ترتیب تولد نباید فقط این را در نظر بگیرد که چه کسی واقعاً اولین و چه کسی واقعاً آخرین متولد شده است.
اغلب، احساسی که مردم نسبت به ترتیب خود در یک صف از خواهر و برادر دارند، به اندازه ترتیب تولد واقعی آنها مهم است. این به ترتیب تولد روانی آنها نیز معروف است. به عنوان مثال، اگر یک فرزند اول به طور مزمن بیمار یا ناتوان باشد، خواهر و برادر کوچکتر ممکن است نقشی را که معمولاً برای آن کودک محفوظ است، یعنی نقش فرزند بزرگتر را ایفا کنند.
به همین ترتیب، اگر یک مجموعه از خواهر و برادر در یک خانواده چندین سال قبل از دومین گروه خواهر و برادر متولد شود، هر دو گروه ممکن است فرزندی داشته باشند که ویژگیهای اولین یا کوچکترین فرزند را به خود بگیرد.
خانوادههای مختلط یعنی مثلا از دو پدر یا دو مادر، همچنین متوجه میشوند که برخی از خواهر و برادرهای ناتنی این احساس را دارند که ترتیب تولد اولیه خود را حفظ میکنند، اما همچنین احساس میکنند که نظم جدیدی در خانواده مشترک دارند.
افسانهها در مورد ترتیب تولد
پس از دههها مطالعه، محققان شروع به فکر میکنند که ترتیب تولد، اگرچه جذاب است، اما ممکن است آنقدر که تصور میشد تأثیرگذار نباشد. تحقیقات جدید این تصور را به چالش می کشد که ترتیب تولد همان چیزی است که باعث میشود افراد به شیوههای خاصی رفتار کنند. در واقع، مسائلی مانند جنسیت، دخالت والدین و کلیشهها ممکن است نقش بزرگتری داشته باشند.
بیشتر بخوانید: چگونه خودمان را بشناسیم؟ راهکارهای شناخت بهتر خود
راههای مواجهه با سندرم کوچکترین فرزند
آیا کودک شما محکوم به داشتن تمام ویژگی های نسبت داده شده به سندرم کوچکترین فرزند، از جمله ویژگی کوچکترین فرزندهای منفی این سندروم است؟ احتمالاً نه، به خصوص اگر به انتظاراتی که از فرزندانتان دارید توجه کنید. آگاه باشید که کلیشههای خود در مورد ترتیب تولد و خانواده چیست و چگونه این کلیشهها بر انتخابهای شما در خانواده تاثیر میگذارد. به عنوان مثال:
اجازه دهید کودکان آزادانه با یکدیگر تعامل داشته باشند تا روش خود را برای انجام برخی کارها توسعه دهند. وقتی خواهر و برادرها به تنهایی آن را حل کنند، ممکن است کمتر متعهد به عمل بر اساس ترتیب تولد باشند و بیشتر به مهارتهای مختلفی که هر کدام می توانند ارائه دهند علاقهمند شوند.
به همه فرزندان خود مسئولیتها و وظایفی را در چارچوب روال خانواده محول کنید. اینها باید از نظر توانمندی کودکان مناسب باشند و بین همه به نسبت متعادل تقسیم شود. حتی کوچکترینها هم میتوانند چند اسباببازی را کنار بگذارند و به تمیز کردن خانه کمک کنند.
تصور نکنید که بچههای کوچک قادر به آسیب زدن نیستند. اگر کوچکترین کودک آسیبی به خواهر یا برادر بزرگتر وارد کرده است، به جای اینکه آن را توجیه و نشانههای آن حادثه را از بین ببرید، به طور مناسب به آن رسیدگی کنید. کودکان کوچکتر باید همدلی را بیاموزند، اما همچنین باید یاد بگیرند که عواقبی برای اعمالی که باعث آسیب رساندن به دیگران میشود، وجود دارد.
کوچکترین فرزند را به کارهایی برای جلب توجه خانواده مجبور نکنید. کودکان گاهی اوقات، در زمانی که احساس میکنند کسی به آنها توجه نمیکند، تاکتیکهای مضری را برای جلب توجه ایجاد میکنند. دانش آموز کلاس سوم شما ممکن است بتواند با پیچیدگی بیشتری در مورد روز مدرسه صحبت کند، اما کودک مهدکودک شما نیز باید زمانی برای صحبت بدون نیاز به مبارزه برای آن داشته باشد.
چندین مطالعه که بررسی میکنند آیا ترتیب تولد بر هوش تأثیر میگذارد یا خیر، نشان دادهاند که مزایایی برای فرزندان اول وجود دارد. اما معمولاً این مزایا و تفاوت آنقدر کم است که قابلیت استناد ندارد. ضمن اینکه هر کودکی در شرایط و محیط منحصر به فرد خود رشد کرده و هوش خود را تقویت میکند. پس سعی کنید دستاوردهای کوچکترین فرزندتان مطابق با استانداردهای تعیین شده توسط بزرگترین فرزندتان نباشد.
غذای آماده
سندرم کوچکترین فرزند ممکن است یک افسانه باشد. اما حتی اگر یک عامل واقعاً تاثیرگذار باشد، همه چیز آن بد نیست. کوچکترین کودک مراقبانی دارد که با تجربهترند، خواهر و برادرهایی دارد که با آنها همراهی میکنند و امنیت خانهای که از قبل با چیزهایی که کودک نیاز دارد تامین میشود.
کوچکترین بچهها میتوانند نگاه خواهر و برادر بزرگتر را ببینند که مرزها را آزمایش میکنند، اشتباه میکنند و اول چیزهای جدید را امتحان میکنند. کوچکترین بچهها فرصت دیدن تجربههای خواهر و برادر بزرگ و درس گرفتن از آنها را دارند.
بچههای کوچکتر ممکن است خلاقتر و اجتماعیتر باشند. اینها مهارتهایی هستند که در جوامعی که کار مشترک در آنها با ارزش است، به طور فزایندهای مورد تقاضا هستند. در نهایت، سندرم کوچکترین فرزند نباید با نکات منفی آن تعریف شود. این میتواند موقعیت مثبتی برای آینده فرزند شما باشد.
همانطور که در این مقاله از مجله اُکالا خواندید، سندروم کوچکترین فرزند مزایا و معایبی به همراه دارد. پس همینطور که به این فکر میکنید که چگونه میتوانید از ابتلای فرزندتان به ویژگیهای منفی سندرم کوچکترین فرزند جلوگیری کنید، به یاد داشته باشید که ترتیب تولد فقط یک نظریه است. این تعریفی از زندگی نیست و نباید آن را مبنای انتخابها و تصمیمات قرار داد.
شما در این باره چه فکر میکنید؟ آیا فرزندان کوچک خانواده از دیدگاه شما سندروم کوچکترین فرزند را در خود نشان میدهند؟