تفال به حافظ یکشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳؛ بیا با ما مورز این کینه داری….
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
بیا با ما مورز این کینه داری
که حق صحبت دیرینه داری
نصیحت گوش کن کاین در بسی به
از آن گوهر که در گنجینه داری
ولیکن کی نمایی رخ به رندان
تو کز خورشید و مه آیینه داری
بد رندان مگوای شیخ و هش دار
که با حکم خدایی کینه داری
نمیترسی ز آه آتشینم
تو دانی خرقه پشمینه داری
به فریاد خمار مفلسان رس
خدا را گر میدوشینه داری
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ
به قرآنی که اندر سینه داری
شرح لغت: در؛ مروارید
تفسیر عرفانی:
۱- چرا سر ناسازگاری و لجبازی دارید؟ مگر چه شده؟ دنیا که به آخر نرسیده است! هر اندازه خود دار و با گذشت باشید، خداوند بیشتر به شما کمک خواهد کرد. دست از لجبازی بردارید و برای وضع بهتر، نقشهای درست طرح کنید. اگر چه در این کار حق را به شما میدهم ولی بخشش کلید هر موفقیتی است.
۲- از زندگی نسبتاً خوبی برخوردارید ولی متاسفانه انفاق نمیکنید و صدقه کم میدهید، در حالی که شکر نعمت، نعمتت افزون کند. اگر میخواهید سعادتمند شوید، به دیگران کمک و مساعدت کنید، بویژه اینکه در نزدیکی شما فردی مستجاب الدعوه و آبرومند زندگی میکند. به او مساعدت کنید. به گونهای که موجب آزارش نشود.
تعبیر غزل:
لجبازیهای تو بی مورد است. غرض ورزیها را کنار بگذار و به نصیحت بزرگان گوش کن و به جای آنکه تجربه کنی از تجربیات دیگران استفاده کن. از بدگویی دوستان بپرهیز که مهر و محبت را از بین میبرد. چاره کار تو دعای خیر دیگران است. پس از اطرافیان خود غافل مشو و حق هم صحبتی را فرو مگذار.