تک فان -مجله خبری و سرگرمی‌

ام کلثوم؛ زنی که با صدایش خیابان‌ها را از کازابلانکا تا بغداد خلوت می‌کرد!

جمال عبدالناصر که از طریق کودتای نظامی به قدرت رسید از ناسیونالیسم عربی پس از تکیه زدن بر کرسی قدرت استفاده می‌کرد. ناصر برای آن که بتواند به طور موثر ناسیونالیسم عربی را فراتر از مرز‌های ملی مصر گسترش دهد نیازمند در اختیار داشتن ابزار‌های پروپاگاندای سیاسی بود. در دوران زمامداری ناصر برنامه‌های رادیویی و آهنگ‌ها به عنوان ابزار‌های پروپاگاندای حکومت تبلیغات سیاسی بسیار تاثیرگذاری را انجام می‌دادند و سرمایه گذاری قابل توجهی در تخصیص در بودجه مالی و مادی مورد نیاز آن ابزار‌های تبلیغاتی انجام شد. قدرت آواز “ام کلثوم” به طور خاص در تایید تلاش‌های ناصر برای تبلیغ ناسیونالیسم عربی نقشی برجسته داشت و مهم‌تر از نقش هنرمندان دیگری بود که توانایی‌های آوازی آنان نیز برای آن هدف به کار گرفته شده بود.

هدف مطلب پیش رو بررسی ترویج ناسیونالیسم عربی ناصر در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی با استفاده از تاکتیک‌های تبلیغاتی مانند قدرت آواز ام کلثوم و رادیوی صوت العرب است. این مطلب با تمرکز بر پنج جنبه کلیدی ابعاد مختلف مشارکت ام کلثوم در انتشار ناسیونالیسم عرب ناصری را بررسی می‌کند. نخست آن که استفاده از قدرت نرم را به عنوان وسیله‌ای برای انتشار آرمان‌های سیاسی و تقویت حس مشترک هویت بررسی می‌کند. دوم آن که به نقش ناسیونالیسم ناصر و پخش رادیویی در این روند می‌پردازد. سوم آن که رادیو را به عنوان ابزاری برای تبلیغات سیاسی در حمایت از ناصر ارزیابی می‌کند. چهارم آن که نقش ابزاری ام کلثوم در ترویج ناسیونالیسم عرب ناصری را تحلیل می‌کند. در نهایت آن که تاثیر  قدرت آوازی ام کلثوم را بر گسترش ناسیونالیسم ناصری در سراسر جهان عرب ارزیابی می‌کند.

“عباس محمود العقاد” نویسنده شهیر مصری زمانی گفته بود:”ام کلثوم اثبات کرد که آواز خواندن نه تنها هنر گلو و دهان بلکه هنر ذهن و قلب است”. نحوه راه یافتن به ذهن و قلب توسط ام کلثوم مزیتی بود که رژیم جمال عبدالناصر در به کارگیری صدای پرطنین او در راهرو‌های خانه‌ها، کافه‌ها و تئاتر‌های جهان عرب و سیاست آن را از دست نمی‌داد. جمال عبدالناصر با ناسیونالیسم عربی مرتبط است، زیرا او مشهورترین رهبر عرب بود که خواستار اتخاذ این رویکرد شد. ایدئولوژی او به تفکری نظری و عملی تبدیل شد که توسط خود او ابتدا در مصر و سپس در سراسر جهان عرب به کار گرفته شد و بدین ترتیب نام او به عنوان تاثیرگذارترین رهبر عرب در گسترش ناسیونالیسم عربی در تاریخ ثبت کرد.

در تاریخ ۲۳ جولای ۱۹۵۲ میلادی جنبش افسران آزاد به رهبری “جمال عبدالناصر” افسر ارتش مصر علیه فاروق یکم پادشاه وقت مصر کودتا کرد و به نظام سلطنتی مصر پایان داد. این آغاز نظام جمهوری در مصر بود و بدین ترتیب دوران ناصر و ناسیونالیسم عرب آغشته به روح سوسیالیسم آغاز شد. بسیاری از جنبش‌های ملی گرای عرب در اواخر قرن نوزدهم ظهور کردند. با این وجود، ناصر به دلیل استفاده ماهرانه از رادیو، مطبوعات و سینما و سلبریتی‌ها تبدیل به کاریزماتیک‌ترین و تاثیرگذارترین رهبر شد. ناصر از طریق کارزار‌های تبلیغاتی به سمت ایجاد هویت فرهنگی همگن عربی گرایش داشت. موسیقی و آهنگ از دیرباز در ملت سازی مورد استفاده قرار گرفته اند. برای مثال، “فَیروز” نقش مهمی در ساختن هویت لبنانی در لبنان ایفا کرد.

بنابراین، می‌توان گفت که رژیم‌های  سیاسی از موسیقی و رادیو به عنوان ابزار قدرت نرم در سیاست خاورمیانه بهره برداری ابزاری کرده اند. ام کلثوم کار خوانندگی خود را در سال ۱۹۲۱ زمانی که مصر تحت حکومت پادشاهی بود آغاز کرد. آوازه آواز ام کلثوم پیش از شروع سازمان”حرکت افسران آزاد” به گوش بخش بزرگی از مردمان کشور‌های عربی رسیده بود. پس از پیروزی “حرکت افسران آزاد” ناصر به این شهرت توجه کرد. بر این اساس رابطه همکاری رسمی بین ناصر به عنوان یکی از نخبگان سازمانی و ام کلثوم به عنوان یکی از نخبگان کارکردی که “صدای مصر” لقب گرفته بود ادامه یافت.

محبوبیت ام کلثوم از مصر پیشی گرفت و کل خاورمیانه را فرا گرفته بود. آهنگ‌های او بر زندگی روزمره و سیاست تاثیر می‌گذاشتند. موسیقی ام کلثوم سهم برجسته‌ای در گسترش ناصریسم در خیابان‌های عربی داشت. پس از سال ۱۹۵۴ میلادی صدای ام کلثوم در تحکیم ارزش‌های سیاسی رژیم ناصر به کار گرفته شد، زیرا توده‌های عرب با تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و روحیه مبارزه علیه قدرت‌های استعماری متحد شده بودند. ام کلثوم و چندین آهنگ او به تبلیغات سیاسی به نفع رژیم ناصر قدرت می‌بخشید. ترانه‌هایی که ام کلثوم اجرا کرد ناسیونالیسم عربی را قابل لمس ساخت و بر نماد ناصر به عنوان رهبر اعراب و ارتقای جایگاه ارتش مصر به عنوان ارتش عربی که برای رهایی اعراب از ظلم و اشغالگری تلاش می‌کرد تمرکز داشت.

این مقاله به بررسی نقش رادیو و ام کلثوم در گسترش ناسیونالیسم عرب ناصری از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۷ می‌پردازد. از این نظر می‌توان این استدلال را مطرح کرد که صدای ام کلثوم و برنامه رادیو  صوت العرب به عنوان یک عنصر “قدرت نرم” در گسترش ایدئولوژی ناصر کاملا مؤثر بودند. در نتیجه، در ادامه تلاش می‌شود به این پرسش‌ها پاسخ داده شود: نقش ام کلثوم در این زمینه که رژیم جمال عبدالناصر ارزش‌های سیاسی خود را بر اساس رویکرد ناسیونالیسم عربی گسترش دهد چه بوده است؟

تعریف “قدرت نرم” چیست و چگونه از آن به عنوان ابزاری برای تثبیت ارزش‌های سیاسی و هویت مشترک استفاده می‌شود؟ ناسیونالیسم عربی جمال عبدالناصر چگونه به وجود آمد؟ رادیو به عنوان یک ابزار تبلیغاتی سیاسی برای رژیم جمال عبدالناصر چه نقشی داشت؟ چگونه ام کلثوم به عنوان ابزاری کاربردی در گسترش ناسیونالیسم عرب ناصری انتخاب شد؟ ضروری‌ترین آهنگ‌های ام کلثوم که به نفع تفکر ناسیونالیسم عربی به کار گرفته شدند کدام یک هستند؟ تاثیر آهنگ‌های ام کلثوم در شکل گیری هویت مردمان سایر کشور‌های عربی چه بوده است؟

قدرت نرم و تشکیل هویت مشترک

“قدرت نرم” به عنوان یک مفهوم در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی نامگذاری و مطرح شد با این وجود، تاثیر این مفهوم به اوایل قرن بیستم میلادی باز می‌گردد. شخصی که قدرت نرم را به طور جدی و مؤثر به کار گرفت “جوزف گوبلز” وزیر تبلیغات هیتلر رهبر آلمان نازی بود. در آن زمان گوبلز که با دقت فراوان برای هیتلر شعار‌ها و گفتمان‌های تبلیغاتی موثری تهیه می‌کرد تمایل داشت از رادیو به نحو احسن استفاده کند تا بتواند صدای نازیسم را به همه جا برساند.

هیتلر در سخنرانی‌های رادیویی خود پیش و در طول جنگ در پذیرفته شدن ایده‌های خود توسط مردم موفق بود. بسیاری از کارشناسان رسانه و سیاستمداران پس از جنگ جهانی دوم راه گوبلز را دنبال کردند. با توسعه ابزار‌های رسانه‌ای دولت‌ها همواره از آن برای نشان دادن قدرت نرم خود استفاده کرده اند و به احتمال زیاد به استفاده از آن ادامه خواهند داد. با توسعه ابزار‌های ارتباطی و فناوری جنگ ایده تغییر شیوه استفاده از زور در بین بازیگران رواج یافته است.

“جوزف نای” اصطلاح قدرت نرم را در اواخر دهه ۱۹۸۰ ابداع کرد. او توضیح می‌دهد که قدرت نرم  عناصری را شامل می‌شود که دیگران را جذب می‌کند و آنان را متقاعد می‌سازد تا مطابق با خواسته‌های صاحب قدرت به شکلی رضایتمندانه عمل کنند. به گفته نای مفهوم قدرت نرم بر اساس سه مبنای ذیل تعریف می‌شود.

رادیو به عنوان ابزار پروپاگاندای جمال عبدالناصر

ایستگاه رادیویی “صوت العرب” با هدف بسیج روحیه عربی برای دستیابی به جمهوری متحد عربی راه اندازی شد که همه کشور‌های عربی را زیر یک پرچم گردهم می‌آورد. ایستگاه رادیویی صوت العرب در گزارشی که در سال ۱۹۵۶ پخش شد هدف اصلی خود را این گونه تعریف کرده بود:” هدف اصلی ایستگاه رادیویی “صوت العرب” ایجاد نیرویی است که آگاهی مردمی را فراهم کند که مشتاق پایان دادن به استعمار و حضور نیرو‌های امپریالیستی در سراسر جهان عرب هستند.

با توجه به این ارزش‌ها صوت العرب طیف وسیعی از اعراب را در بر گرفت که در آن صدای مقاومت در برابر استعمار در الجزایر، مراکش، تونس و فلسطین جنبش آزادیبخش جنوب یمن و هم چنین جنبش‌های خودمختاری طلب یا به زعم خود استقلال طلب در کشور‌های حوزه خلیج فارس بازتاب می‌یافت. ناصر از طریق همین ارزش‌ها رویکردی سیاسی برای مصر در عرصه بین المللی شکل داد. این رویکرد عمدتا از طریق پیوستن سوریه به مصر و استقبال جمهوری خواهان یمنی از نیرو‌های مصری در صنعا در عرصه عربی قابل قبول شد.

زمانی که موفقیت ملی ناصر در سیاست بین الملل به حوزه خاورمیانه رسید مدت زمان پخش برنامه رادیو صوت العرب به ۱۵ ساعت افزایش یافت در حالی که در آغاز زمان پخش برنامه‌ها مدت آن صرفا چهار ساعت بود. استفاده ناصر از رادیو به عنوان ابزار قدرت نرم با موفقیت به خانه‌های اعراب رسید.

موفقیت ناصر با صوت العرب در گزارشی که در آن زمان توسط کاخ سفید منتشر شد ذکر شد، زیرا این گزارش حاکی از آن بود که شنوندگان این رادیو نه تنها از مردم بلکه از میان نخبگان قدرتمند نیز بودند. در آن گزارش اشاره شده بود که باید یک ایستگاه رادیویی قوی برای مقابله با صوت العرب ایجاد شود. شواهد ذکر شده نشان می‌دهند رژیم ناصر چگونه در به کارگیری عناصر قدرت نرم ذکر شده توسط جوزف نای از استفاده از بستر‌های فرهنگی و استقرار ارزش‌های سیاسی گرفته تا ایجاد رویکرد سیاسی قوی در عرصه بین المللی مصر را به یک کشور مرکزی تبدیل کر که بر روند حیات سیاسی در سایر کشور‌های عربی تاثیرگذار بود.

رژیم جمال عبدالناصر از طریق این گام‌ها یک نهاد فرهنگی مستحکم ایجاد کرد که نخبگانی را که برای کاشت بذر تعلق خاطر فرهنگی ارگانیک در سراسر جهان عرب به نفع پروژه ناسیونالیسم عربی ناصر کار می‌کردند را در آغوش گرفت. موفقیت رادیو به حدی بود که او مدیریت رادیوی صوت العرب را از وزارت اطلاع رسانی بازپس گرفت و آن رادیو را مستقیما تحت نظارت نهاد ریاست جمهوری قرار داد تا تحت مدیریت مستقیم شخص ناصر قرار داشته باشد.

ام کلثوم به مثابه ابزاری برای گسترش ناسیونالیسم

ناصر هم چنین به قدرت ترانه و سرود برای بسیج مردمی پی برده بود. ام کلثوم یکی از مشهورترین هنرمندان نخبه آن عصر بود و او عنصر اساسی در پروژه نفوذ قدرت نرم رژیم ناصر بود. “فاطمه البلتاجی” با نام هنری اُمّ کُلثوم در سال ۱۸۹۸ میلادی متولد شد. حرفه خوانندگی او در سال ۱۹۲۱ میلادی آغاز شد و در دوره رژیم سلطنتی در مصر آواز خواند، اما در آن زمان شهرت محدودی به دست آورد. در آغاز دهه ۱۹۳۰ میلادی ام کلثوم با آواز خواندن برای پادشاه به شهرتی رسید که آرزویش را داشت و اولین کسی بود که در ۳۱ مه ۱۹۳۴ در رادیوی مصر آواز خواند.

در همان سال پخش آهنگ‌های ام کلثوم هر پنجشنبه عصر آغاز شد. این موضوع باعث شد جمعیت زیادی از شنوندگان مصری و سایر کشور‌های عربی سیگنال صدای قاهره را در رادیو دنبال کرده و مشتاقانه منتظر پخش اهنگ‌های او باشند. ام کلثوم در سال ۱۹۴۳ میلادی اولین سندیکای موسیقی دانان مصر را تاسیس کرد و تا سال ۱۹۵۲ میلادی رئیس ان سندیکا بود.

نقش رادیو و صدای ام کلثوم در گسترش ناسیونالیسم عرب ناصری

ام کلثوم حتی پیش از رخداد ژوئیه ۱۹۵۲ میلادی که باعث به قدرت رسیدن افسران آزاد شد نیز یکی از مهم‌ترین نام‌های جهان عرب بود. در آن زمان ام کلثوم به دلیل آن که خواننده دوره رژیم سیاسی پیشین بود از خواندن و پخش آوازهایش در رادیو منع شد. او از سمت خود در سندیکای موسیقی دانان نیز اخراج شد. این تصمیمات به صورت انفرادی توسط افسری که در رادیو و تلویزیون حضور داشت اتخاذ شد و شورای رهبری انقلاب دستوری برای آن صادر نکرده بود.

جمال عبدالناصر از این موضوع باخبر شد بنابراین به سرعت تصمیم گرفت آن رویه را متوقف کند. ام کلثوم به اطرافیان اش گفته بود می‌خواهد بازنشسته شود. ناصر پس از شنیدن این خبر در راس هیئتی از شورای فرماندهی انقلاب تلاش کرد ام کلثوم را از این تصمیم منصرف کند. ناصر به اهمیت صدای ام کلثوم در پروژه خود پی برده بود. در نتیجه، آهنگ‌ها زیادی از ام کلثوم ضبط شده و عمدتا در رادیو قاهره و صوت العرب پخش شدند. نشریه “نیوزویک” در سال ۱۹۵۶ میلادی از ام کلثوم به عنوان “ملکه” یاد کرد.

ملی گرایی ناصر مبتنی بر وحدت تاریخ، جغرافیا و فرهنگ بود و روحیه مبارزه با قدرت‌های استعماری توده‌های عرب را متحد کرد. او بر این فرض تکیه کرد که باید از ابزار‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای وحدت بخشیدن پیوند‌های عربی استفاده کرد. ناصر معتقد به اثربخشی دستور کار فرهنگ عامه با هدف قرار دادن طبقات متوسط ​​و پایین بود. محور اصلی آن دستور کار برنامه‌ها و آهنگ‌هایی بود که روح غم و اندوه را به همراه داشت و توده‌ها را به سوی خود جذب می‌کرد. صدای ام کلثوم ستون فقرات آن روح بود.

صدا و آهنگ‌های ام کلثوم به عنوان ابزار پروپاگاندا

ام کلثوم ابزار تبلیغاتی قدرتمندی برای رژیم جمال عبدالناصر بود. او را “ستاره شرق” می‌نامیدند، زیرا در میان توده‌های جهان عرب موقعیت بسیار خوبی داشت. او هم چنین جوایز متعددی از کشور‌های عربی از جمله مدال جمهوری تونس، مدال لیاقت درجه یک از جمهوری سوریه و مدال عالی سرو در لبنان را دریافت کرد. علاوه بر محبوبیت صدای او و تاثیر آواز ملایم اش به نفع مصر در زمان جمال عبدالناصر رابطه قوی بین ام کلثوم و رژیم جمال عبدالناصر منجر به ایجاد مجموعه‌ای از آهنگ‌ها شد که اهمیت کارکردی ام کلثوم را برای ایفای نقش به نفع پروژه ناصر در رهبری ناسیونالیسم عربی تقویت کرد.

این امر از طریق تعیین برنامه‌ای که آهنگ‌های ام کلثوم را به طور مداوم در ساعت ده شب پخش می‌کرد مشاهده شد. با گذشت زمان و پس از آن که قاهره متوجه شد صدای ام کلثوم میلیون‌ها نفر را جذب کرده آهنگ‌های او در ساعت پنج عصر و حتی گاهی ساعات صبح نیز پخش می‌شد. آهنگ ها، ملودی‌ها و اشعار نیرویی است که احساسات توده‌ها را در اطراف مرکز جمع می‌کند و آنان را به خوبی هدایت می‌کند و ناصر به خوبی از این موضوع آگاه بود. وضعیت بسیج توده‌ای حول محور سرود‌هایی بود که احساسات میهن پرستانه را در میان مردمی که برای آزادی و استقلال می‌جنگیدند تقویت می‌کرد.

ام کلثوم صدای هدفی بود که ناصر به دنبال بسیج اعراب حول محور آن بود. ام کلثوم در آن زمان صدای اتحاد اعراب بود، زیرا طیف وسیعی از اعراب بر این باور بودند که مرز‌های دولت‌های ملی که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول ترسیم شد مرز‌های خیالی است و آنان حسی نوسالژیک نسبت به وحدت عربی داشتند.

از این رو ام کلثوم با صدای آهنگین بی نظیرش برخاست تا اعراب را به وحدت خود بازگرداند و با گوش دادن به صدای او هر شب از منامه تا کازابلانکا آنان را گردهم آورد. صدایی که مرز‌ها را فتح کرد و پیوند‌های فرهنگی و زبانی بین اعراب را دوباره زنده کرد. ام کلثوم علاقه‌مند به انتخاب واژگانی در ترانه بود که توسط مهم‌ترین ترانه سرایان آن عصر سروده می‌شد واژگانی که حاوی روح وحدت عربی بود و سبک آواز ام کلثوم باعث تعمیق معنا و صدای خوش او شد. آهنگ‌هایی که ام کلثوم خواند و ناسیونالیسم عرب را تحت تاثیر قرار داد و هدایت کرد. برای مثال، او در آوازی می‌گوید:

مصر در ذهن من و در دهان من است

با تمام جان و خونم دوستش دارم‌ای کاش هر مومنی به جلال او عشق می‌ورزید

از صدای ام کلثوم هم چنین برای تقویت اعتبار ارتش مصر استفاده شد تا به درجه ارتشی که نماینده همه اعراب باشد دست یابد. برای مثال، در ترانه‌ای در سال ۱۹۵۹ میلادی یعنی یک سال پس از اتحاد سوریه و مصر در چارچوب جمهوری متحد عربی رژیم ناصر قصد داشت جایگاه ارتش را ارتقا دهد تا استقبال مردمی از این ارتش به عنوان ارتش اعراب را افزایش دهد و این ذهنیت را ایجاد کند که ارتش مصر از منافع تمام اعراب در برابر خطرات در کمین از سوی متجاوزان خارجی چه از سوی اسرائیل و چه از سوی کشور‌های غربی  دفاع می‌کند. ام کلثوم آن ترانه در قالب آواز این گونه خوانده بود:

شکوه و عظمت در روز بزرگ خود قدم زد

و در عیدش درخشید و غروب نکرد

برخیز، درود بر لشکر خود، لشکر عرب

حافظ خون و لشکر صلح

قسمت سوم آهنگ با صدای قوی ام کلثوم ارتش را ارتش همه اعراب توصیف می‌کند یعنی قاهره پایتخت اعراب است و ارتش آن ارتش همه اعراب و حافظ و مدافع آنان است. در بیت دیگری از آن آهنگ آمده است: لشکر مصر و سربازان اش از عربیت محافظت می‌کنند. در اینجا ارتش مصر با عربیت پیوند خورده به این معنا که جهت گیری، ارزش‌ها و اخلاق ارتش مصر اخلاقیات اعراب است که در مدارا با صلح طلبان و سرسختی با متجاوزان نشان داده می‌شود.

ام کلثوم در آوازی برای ناصر به عنوان رهبر میهن پرستی و نماد ناسیونالیسم عربی در سال ۱۹۵۵ میلادی خوانده بود:”ای جمال…‌ای نمونه میهن پرستی”. چند سال بعد در سال ۱۹۵۸ میلادی ام کلثوم آهنگ تازه‌ای برای ناصر خواند و او را امیدی توصیف کرد که پس از مدت‌ها انتظار برای جهان عرب آمده است رهبری که آمده تا اعراب را از درد و رنج خلاص کند. این ویژگی اصلی در تمام آهنگ‌های ام کلثوم درباره جمال عبدالناصر بود.

در متن ترانه آن آهنگ آمده بود:

شرق پس از صبر طولانی برخاست و سخن گفت

ما با رهبری تو جمال به امید‌های مان رسیدیم

مردمی که پرچم صلاح الدین (ایوبی) را برافراشتند

عبدالناصر سوگند یاد کرد و به سوگند وفا کرد

شادی همراه اش می‌شود، مردم او را حمایت می‌کنند و خدا او را یاری می‌کند

نور پیروزی موج می‌زند، دل آرام می‌شود و بدی‌ها از بین می‌روند

پس از صبر طولانی به امید‌های خود به رهبری تو رسیدیم جمال

ام کلثوم در سال ۱۹۶۱ میلادی سرود “سلاح را بیدار نگه دار” را خواند که ریتم مقاومت دارد و از مبارزات مردم عرب در الجزایر، فلسطین و تمام نقاط جهان عرب حمایت می‌کند. منظور از آهنگ جدید با عنوان “انقلابیون… انقلابیون” تاکید بر قداست سرزمین‌های عربی با پذیرش پیام‌های آسمانی مسیحی و اسلامی، علوم نظامی و هنر و فرهنگ و دین بود که منجر به ایجاد هویت مستقل و یکپارچه عربی شد. آن آهنگ از اعراب می‌خواهد در برابر هر کسی که سعی در محو هویت آنان و محروم کردن شان از حقوق خود دارد راهی انقلابی را دنبال کنند و در آن می‌گوید:

انقلابی ها، انقلابی‌ها و تا آخر انقلابی‌ها هرجا قدم برداریم نور می‌آید

ما هر روز صبح با رویایی نو برمی خیزیم‌ای پیروزی، تو را باز می‌گردانیم و تا زمانی که مردم عرب از یکدیگر حمایت کردند انقلاب ادامه دارد و مبارزه ادامه دارد

از سرزمین ما ایمان آمد

و دین عیسی و محمد دو انقلاب جاودانه هستند

 انقلابیون به نام شما و این تاریخ به راه می‌افتند

وسعت شما را می‌ستاییم

این فضا برای پر شدن قدم ما جلوتر از زمان است

تا زمانی که مردم عرب از یکدیگر حمایت کنند انقلاب جریان دارد

 مبارزه ادامه دارد: انقلابیون، انقلابیون

تأثیر صدای ام کلثوم در گسترش ناصریسم

ناسیونالیسم در جهان عرب عصاره موسیقی متکی بر شور و شوق بود و روح غرور را در ترانه‌های ام کلثوم شعله ور می‌ساخت. ترانه‌هایی که ام کلثوم در وصف ناصر می‌خواند  پیروزی‌ها و دستاورد‌های شخص او را به طرز خامی به تصویر می‌کشید و هم چنین حاوی مضامینی از جمله تعلق خاطر ملی و عشق بود. او همزمان ترانه‌های با مضمون مذهبی را می‌خواند که هدف از آن پرداختن به همه طبقات و اقشار جامعه بود.

نشریه “لایف” در شماره ژوئن ۱۹۶۲ خود نوشته بود تاثیر صدای ام کلثوم در جهان عرب مانند جادویی است که میلیون‌ها نفر را از جمله بازرگانان، روشنفکران، دهقانان و همه طبقات و اقشار جامعه از مراکش گرفته تا بحرین به سوی خود جذب می‌کند. دقیقا ساعت ده شب خیابان‌ها خلوت می‌شود و همه اطراف رادیو جمع می‌شدند تا صدای آوازخوانی ام کلثوم را بشنوند”. آن نشریه هم چنین نوشته بود:” بسیاری از اعراب مشتاق خرید یک رادیو با هدف گوش دادن به آهنگ‌های ام کلثوم بودند که اعصاب را آرام می‌کرد و ناخودآگاه جمعی را به روشی بسیار مناسب برای دریافت پیام‌ها باز می‌گشود”.

پخش صدای ام کلثوم از رادیو صوت العرب باعث برتری ان ایستگاه رادیویی در مقایسه با ایستگاه‌های رادیویی سایر کشور‌های عربی از جمله عراق و عربستان سعودی شده بود. در آن دوره صوت العرب در سراسر جهان عرب بیش از ایستگاه‌های رادیویی محلی شنیده می‌شد. ام کلثوم روزانه نزدیک سه هزار نامه از مخاطبان رادیو صوت العرب دریافت می‌کرد تنها ۳۱ درصد از آن نامه‌ها از مصر و سایر نامه‌ها از سایر کشور‌های عربی بودند که نشان دهنده میزان تاثیرگذاری صدای ام کلثوم در ایجاد هویت ملی عربی بود که میلیون‌ها مخاطب عرب را وادار می‌کرد تا روزانه نامه‌هایی را برای او ارسال کنند.

صدای ام کلثوم برای ناصر سود مالی نیز به همراه داشت. برای مثال، در سال ۱۹۶۷ میلادی پس از شکست سنگین مصر فروش بلیت کنسرت‌های ام کلثوم به رقم ۲ میلیون ۵۴۰ هزار دلار رسید کنسرتی که در حمایت از “ارتش عرب” یعنی مصر در کشور‌های عربی برگزار می‌شد. این مبلغ در آن زمان برای مصر به ویژه پس از شکست دردناک اهمیت زیادی داشت.

پس از درگذشت ام کلثوم چهار میلیون شهروند مصری و عربی در مراسم تشییع جنازه او شرکت کردند. این نمونه دیگری از تثبیت روح ملی در قلب اعراب از طریق صدای ام کلثوم بود. تاثیر صدای ام کلثوم هنوز بر روح اعراب تاثیر می‌گذارد. بسیاری از اعراب منتظر پخش آهنگ‌های او از شبکه تلویزیونی موسیقی “روتانا زمان” عربستان سعودی و حتی شبکه تلویزیونی رسمی و دولتی عربستان سعودی هستند جایی که پخش موسیقی ام کلثوم مانند دوره زمامداری ناصر در مصر از ساعت ده یا یازده شب آغاز می‌شود.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!