تفال به حافظ جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳؛ حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت….
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان میتوان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت
میخواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
آسوده بر کنار چو پرگار میشدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
آن روز شوق ساغر میخرمنم بسوخت
کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
زین فتنهها که دامن آخرزمان گرفت
میخور که هر که آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
بر برگ گل به خون شقایق نوشتهاند
کان کس که پخته شد می، چون ارغوان گرفت
حافظ چو آب لطف ز نظم تو میچکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد.
تفسیر عرفانی:
۱- زیبایی، طنازی، عشق ورزی، محبت و مهر از صفات برجسته شماست که همه را شیفته آن زیباروی و فتنه انگیز کرده است. ارزش خود را بدان.
۲- حضرت حافظ در بیت نهم صراحتاً راز دل و نیت شما را جواب میدهد که:
با خون شقایق، بر برگ لطیف گل نوشته اند که کار آزموده و با تجربه و آموخته کسی است که باده ارغوانی بنوشد و غم نخورد.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
تعبیر غزل:
قصد انجام یک کار گروهی را دارید. بدان که با اتحاد و یگانگی میتوان کارهای بزرگی انجام داد، اما به شرط آنکه اسرار درونی جمع خود را برای هر کسی فاش نکنید و از بازگو کردن تصمیمات خود در جمع بپرهیزید. با یاری یکدیگر و به خواست خدا میتوانید بر مشکلات پیروز شوید و جای هیچگونه نگرانی نیست. به حرفهای حسودان و تنگ نظران اعتنایی نکنید و با امید به خدا کار را شروع کنید.