چرا هماهنگی پیوند کلیه خوک به انسان به اندازه کافی نشد؟
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، در اوایل فروردین امسال خبر پیوند کلیه خوک به یک مرد آمریکایی منتشر شد. این مرد ۶۲ ساله به نام ریک اسلایمن بود که پس از انجام عمل جراحی، وضعیت سلامتی مناسبی داشت و به زودی از بیمارستان میتوانست بیرون بیاید. این پیوند شامل استفاده از کلیه خوک بود و امکان داشت دو سال فعالیت کند؛ اما متاسفانه دو ماه بعد از جراحی، مردی که قلب خوک به او پیوند داده شده بود فوت کرد. این اتفاقات نشان از تحولات دیرینه پیوند بین گونهای است که همچنان با چالشها مواجه است. اما با پیشرفت تکنولوژی و فناوریهای مدرن، امیدواری وجود دارد که موانع به پیوند اندامها و سلولها خوک به انسان برطرف شود و این فرآیند با موفقیت بیشتری انجام شود.
اوایل فروردین امسال بود که خبر پیوند کلیه خوک به یک مرد آمریکایی منتشر شد. ریک اسلایمن، مرد ۶۲ ساله در آمریکا که پزشکان گزارش دادند که حال او «مناسب» است و به زودی بیمارستان را ترک میکند. او پس از دریافت کلیه خوک، با توجه به خطر رد پیوند، در بیمارستان تحت مراقبت بود.
به گزارش همشهری آنلاین، جراحان اعلام کرده بودند که احتمال دارد کلیه پیوندی از خوک در بدن این مرد حداقل دو سال دوام خواهد آورد. اما دوام دوماهه این کلیه نشان داد که تلاشهای اینچنینی برای پیوند که از مدتها قبل شروع شده هیچگاه موفقیت آمیز نبوده به ویژه آنکه در سال گذشته نیز اخبار ناامید کنندهای از پیوند قلب خوک به انسان نیز انتشاریافته بود.
بر همین اساس دیوید بنت ۵۷ ساله، که قلب خوک به وی پیوند زده شده دو ماه پس از انجام این پیوند عضو نوین فوت کرد.
در آن زمان اعلام شد یک ویروس حیوانی در بدن خوکی که قلب وی پیوند داده شده بود، وجود داشت، هر چند که عنوان شد هنوز مشخص نیست این ویروس عامل مرگ این مرد بوده یا خیر.
کمتر از یک سال قبل یعنی در مهر ۱۴۰۲ نیز خبر درگذشت دومین مردی که قلب خوک به وی پیوند زده شده بود، روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. دلیل موفق نبودن عملهای جراحی «پیوند بین گونهای» نیز به نظر واضح میرسد، زیرا سیستم ایمنی انسان بلافاصله بافت حیوانی خارجی را از بین میبرد.
در واقع پس زدن بزرگترین مانع پیوند اندام خوک به انسان است، در این وضعیت بدن گیرنده همانگونه که با عفونت مقابله میکند به عضو خارجی پیوند داده شده نیز حمله میکند، این بزرگترین مانع عملی برای پیوند بین گونهای است. در این مطلب نگاهی اجمالی داشتهایم به تاریخچه طولانی پیوند بین گونهای.
اولین تلاشها
پیوند بین گونهای (پیوند عضو حیوان به انسان) چشمانداز عرضه نامحدودی از اندامها و سلولها را برای پیوند بالینی ارائه میدهد، هدف این نوع پیوند برطرف کردن کمبود حیاتی بافتهای انسانی است.
تزریق خون، اما تاریخچه طولانیتری نسبت به پیوند بین گونهای دارد. بین قرنهای هفدهم تا بیستم، خون از گونههای مختلف جانوری به بیماران مبتلا به انواع شرایط پاتولوژیک تزریق شد. پیوند پوست در قرن ۱۹ از حیوانات مختلف انجام شد که قورباغهها محبوبترین آنها بودند. در دهه ۱۹۲۰، سرژ ورونوف فرانسوی که از جراحان مشهور زمان خود محسوب میشد برشهایی از بیضه شامپانزهها را به مردان سالخورده پیوند زد. او معتقد بود که هورمونهای تولید شده توسط بیضه باعث جوانی بیمارانش میشود.
اولین پیوند کلیه از شامپانزه
در سالهای ۱۹۶۳-۱۹۶۴، زمانی که اندامهای انسان در دسترس نبود و دیالیز هنوز مورد استفاده قرار نمیگرفت، دکتر کیت ریمتسما کلیه شامپانزهها را به ۱۳ بیمار پیوند زد که یکی از آنها تقریبا ۹ ماه بعد به سر کار خود بازگشت، اما ناگهان به دلیل اختلالات الکترولیتی جان خود را از دست داد.
اولین پیوند قلب حیوان به انسان هم توسط دکترجیمز هاردی جراح مشهور آمریکایی در سال ۱۹۶۴ با استفاده از قلب شامپانزه انجام شد، اما بیمار در عرض ۲ ساعت مرد.
توماس استارلز اولین پیوند کبد شامپانزه به انسان را در سال ۱۹۶۶ انجام داد.
با ظهور مهندسی ژنتیک و فناوریهای شبیهسازی و به رغم موانع و چالشهای بسیار خوکها در حال حاضر به عنوان یکی از مطلوبترین گزینههای پیوند بین گونهای در دسترس هستند.
جراحان امیدوارند بتوانند چالش از بین رفتن بافتهای اندام خوک در برابر پاسخ ایمنی بدن انسان را مرتفع کنند و در نتیجه باعث افزایش بقای پیوند اندام خوک در بدن انسان شوند.
البته با وجود خبرهایی که حکایت از پیوندهای ناموفق دارد؛ همچنان امیدهای زیادی به پیوند اندامها و سلولهای خوکهای اصلاح ژنتیکی شده به انسان وجود دارد.