پنهانی در کهکشان: جستجو برای ۲۰۰۰ تمدن فضایی
بیان این نکته که چرا هیچ دلیل قاطعی برای وجود تمدنهای فرازمینی پیدا نکردهایم در نوشته مطرح شده است. از جمله توضیحات داده شده، نظریه جنگل تاریک مطرح شده که بیان میکند تمامی تمدنهای فضایی ممکن است خود را پنهان کرده باشند و ارتباط برقراری با تمدنهای بیگانه ممکن است خطرناک باشد. این نظریه ریشه اصلی پارادوکس فرمی را تشکیل داده است. از سوی دیگر، ایده این است که تمدنهای بیگانه شاید میلیونها سال نوری فاصله دارند از ما و ارتباط برقرار کردن میان آنها و ما غیرممکن به نظر میرسد. اما به عنوان یکی از توضیحات مطرح شده، این امکان وجود دارد که تمدنهای بیگانه خود را از ما پنهان کرده باشند و ما هنوز نتوانستهایم نشانههای وجود آنها را بیابیم.inition of the Fermi Paradox.
خبر آنلاین نوشت: بیش از نیمقرن است که ذهن اخترشناسان، درگیر این مسئله است که اگر گستره عظیم عالم نزدیک به ۱۴ میلیارد سال قدمت دارد، پس تمدنهای هوشمند آن کجا هستند؟
تازهترین برآوردهای آماری از احتمال وجود هوشمندان فرازمینی نشان میدهد که حدود ۲۰۰۰ تمدن فرازمینی پیشرفته، فقط در کهکشان خودمان (راهشیری) میتواند وجود داشته باشد. سؤآل اینجاست که اگر این تمدنها وجود دارند، پس چرا نشانی از آنها نمیبینیم.
یکی از پاسخهایی که به این پرسش داده میشود، در نظریه جنگل تاریک میگنجد. دلیل اینکه ما نمیتوانیم تمدنهای بیگانه را ببینیم، آن است که همهشان مخفی شدهاند. برخلاف رفتار ما زمینیها که مخابرات رادیوییمان در سراسر کهکشان راهشیری منعکس شده، تمدنهای بیگانه به این نتیجه رسیدهاند که برقراری ارتباط با همسایگان بیگانه، ممکن است بسیار خطرناک باشد.
با این حال، از بین تمام پاسخهای فرضی، به نظر میرسد که نظریه جنگل تاریک کمتر به واقعیت نزدیک باشد؛ در واقع این امکان وجود دارد که چندین تمدن بیگانه خود را از دید ما پنهان کرده باشند، اما بعید است که همهشان در مقابل ما رفتار واحدی را پیش گرفته و در این مسیر با یکدیگر متحد شده باشند.
مویا مکتیر، اخترفیزیکدان، میگوید:« حتی در جوامع بشری شکلگیری چنین اتحادی تقریبا غیرممکن است. برخی از جوامع اعضایی دارند که در اتحاد کامل با یکدیگر عمل میکنند اما در واقع این اتحاد در بین تمام اعضای یک جامعه نیز دیده نمیشود، چه برسد به اینکه جوامع مختلف به صورت کامل با یکدیگر متحد شوند.»
با این حال نمیتوان گفت که صد درصد امکان شکلگیری این اتحاد وجود ندارد؛ اما از نظر فنی هر چیزی ممکن است. شاید همه آنها واقعاً پنهان شدهاند. شاید واقعاً تهدیدی در آنجا، در تاریکی بیرون از محدوده امن حیات فرازمینی و زمینی، کمین کرده باشد و بشریت هنوز به آن تهدید پی نبرده است.
پارادوکس فرمی زیربنای شکلگیری نظریه جنگل تاریک
انریکو فرمی، فیزیکدان معروف ایتالیایی و برنده جایزه نوبل، سال ۱۹۵۰ طی گفتگویی دوستانه با مایکل اکهارت پارادوکس فرمی را مطرح کرد. پارادوس فرمی به عدم مشاهده تمدنهای فرازمینی در عالم اشاره دارد. پارادوکس فرمی میگوید میلیاردها ستاره شبیه به خورشید در کهکشانهایی در سراسر عالم وجود دارند. برخی از این ستارگان، سیاراتی نظیر زمین خواهند داشت و چنانچه زمین را نمونهای در نظر بگیریم، ممکن است حیات هوشمند روی برخی از سیارات پدیدار شود. برخی از این تمدنها ممکن است به سفرهای میانستارهای دست یابند، گامی که زمین هماکنون در حال بررسی آن است. حتی با سرعت پایین سفر میانستارهای که در حال حاضر متصوریم، کهکشان راه شیری را میتوان بهطور کامل در حدود یک میلیون سال طی کرد. با این نگرش، بیگانگان فرازمینی میبایست تاکنون با زمین ملاقات کرده باشند. اما ما هنوز آنها را ندیدهایم، پس فرازمینیها کجایند؟
تلاشهای بسیاری برای توضیح پارادوکس فرمی انجام شده است؛ عمده این توضیحات حول این محورند که یا تمدنهای هوشمند خیلی نایابند و یا دلیلی برای برقراری ارتباط با زمینیان نمیبینند.
منظومه شمسی ما فقط ۴٫۶ میلیارد سال قدمت دارد، در حالی که از عمر عالم ۱۳٫۸ میلیارد سال میگذرد. این زمان کافی است تا حیات در سیارات فرازمینی به تمدنی پیشرفته تبدیل شود، جوامعی که میتوانند از دریای ستارگان عبور کنند و پایگاهها یا جوامع جدیدی را در جهانهای بیشمار ببینند. اما هنوز هیچ نشانهای از این جوامع پیدا نکردهایم.
پس آنها کجا هستند؟
مکتیر میگوید: « پاسخهای زیادی برای پارادوکس فرمی داده شده است؛ آیا فضا برای جوامع بیگانه آنقدر وسیع است که هنوز به زمین نرسیدهاند؟ آیا همه آنها قبل از تبدیل شدن به تمدنهای فوق پیشرفته، خود را نابود میکنند؟ آیا ما تنها جامعه پیشرفته در فناوری در گوشهای از عالم هستیم؟ آیا فرگشت حیات به موجودات هوشمندی مانند انسان، فوقالعاده نادر اتفاق میافتد؟»
این ایده که بیگانگان فضایی تمایلی به نشان دادن خود ندارند، دهها سال است که در داستانسرایی علمی تخیلی مطرح شده. لیو در کتاب خود در سال ۲۰۰۸ نامی جذاب به این فرضیه داد. او جهان را بهعنوان جنگلی تاریک توصیف میکند که در آن هر جامعه بیگانه مانند شکارچی ترسناک و مسلحی در حال شکار است. اگر آن شکارچی حیات تازهای بیابد، آن را از بین میبرد.
نظریه جنگل تاریک با انبوهی از سوالها مواجه هست که حل آنها کار هر کسی نیست؛ واضحترینشان این است که پنهان کردن دنیای پیشرفته از نظر فناوری بسیار دشوار است.
شوستاک میگوید:«ممکن است تمدنهای بیگانه آن بیرون، جایی در فضا باشند، اما فواصل بین آنها احتمالاً بسیار زیاد است، به طوری که ایده نیاز به حمله پیشگیرانه علیه یکدیگر، عجیب به نظر میرسد. وسعت بین آنها به این معنی است که آنها احتمالاً نیازی به رقابت برای منابع ندارند. هر کدام دارای جهانهای تقریباً نامحدود، سیارکها و حتی ستارههایی برای بهرهبرداری خواهند بود».
این واقعیت که زمین، طبق استانداردهای جهانی، جامعه فنآوری جوان، پر سروصدا و آسیبپذیر است، بهطور پیشفرض نشان میدهد که اگر تمدنهای هوشمند فرازمینی (ETI) در آنجا وجود داشته باشند، همهشان نمیتوانند به طور غریزی تهاجمی باشند.
مکتیر میگوید:«از دید من، نظریه جنگل تاریک یکی از توضیحات کمتر قانعکننده برای پارادوکس فرمی است، زیرا بر چند فرض انسانمحور استوار است که به نظرم منصفانه نیست. ترس عامل قدرتمندی است، اما کنجکاوی هم همانقدر قدرتمند است.»
طناز السادات حسینی فر