تفال به حافظ: جشن عید و دشت عشق
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
عید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی شاه ببین ماه و میبیار
دل برگرفته بودم از ایام گل ولی
کاری بکرد همت پاکان روزه دار
دل در جهان مبند و به مستی سؤال کن
از فیض جام و قصه جمشید کامگار
جز نقد جان به دست ندارم شراب کو
کان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثار
خوش دولتیست خرم و خوش خسروی کریم
یا رب ز چشم زخم زمانش نگاه دار
میخور به شعر بنده که زیبی دگر دهد
جام مرصع تو بدین در شاهوار
گر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هست
از میکنند روزه گشا طالبان یار
زانجا که پرده پوشی عفو کریم توست
بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار
ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود
تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار
حافظ چو رفت روزه و گل نیز میرود
ناچار باده نوش که از دست رفت کار
شرح لغت:چشم زخم: آسیب چشم بد و حسود /سحور: سحر ماه رمضان.
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در بیتهای چهارم، ششم و هشتم میفرماید:
چیزی جز نقد جان در دست ندارم. کجاست شرابی که آن را هم به ناز و عشوه ساقی هدیه کنم.
* بر شعر من باده بنوش که ساغر گهرنشان تو با این گوهر شاهانه یکتا که سخن من است، زینتی جدید مییابد.
* یقین دارم که روز قیامت تسبیح پیر عابد دلق قلندر میگسار در پیشگاه داوری حق همسنگ و برابر باشد.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- همان طوری که در معنی ابیات بالا مشهود است، این نیت مبارک میباشد و کبوتر سعادت بر بام خانه شما مشغول لانه درست کردن است. پس مواظب باش با بی دقتی و کم حوصلگی، او را پرواز ندهید که رقیبان در کمین هستند. پس به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعا کنید.
تعبیر غزل:
مدتها بود که از زندگی خود ناامید شده بودی و حتی در خواب هم امید کامیابی نداشتی، اما لطف خدا شامل حالت گردید و تو را کامیاب نمود. به جهان فانی دل مبند و برای مال دنیا بیش از حد ارزش قائل مشو و از چشم بد به خداوند پناه ببر که او بهترین پناهگاه است.