معنی افضاء در دیکشنری فارسی چیست؟
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق افضاء در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.
افضاء در دانشنامه آزاد فارسی:
افضاء. [ اِ ] ( ع مص ) هر دو راه زن که پیش و پس است یکی گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بدین معنی ناقص واوی است. ( ناظم الاطباء ). هر دو مجرای یکی کردن. ( المصادر زوزنی ). رنج رسانیدن دختری را. گزند رسانیدن مرد بزن بنوع خاص. تصییر المسلکین واحداً. ( یادداشت مؤلف ). در اصطلاح فقهی : یکی شدن دو مخرج زن بر اثر مقاربت باشد. ( از شرایعالاسلام ). و در حقیقت آن اختلاف است که مجرای بول و حیض یکی گردد یا مجرای بول و غایط. || جماع کردن با زن یا خلوت نمودن با او. ( منتهی الارب ). با زن مباشرت کردن یا خلوت نمودن. ( آنندراج ). به این معنی با «الی » متعدی شود یقال : افضی الی المراءة. ( ناظم الاطباء ). || رسیدن بکسی بی حجاب. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || بسودن زمین را بهر دو کف دست خود در سجده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بسوی فضا برآمدن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بسوی فضا درآمدن. ( ناظم الاطباء ). بصحرا شدن و فارسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). || راز را با کسی در میان نهادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || خورانیدن طعام کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و به این معنی ممهوز باشد. ( ناظم الاطباء ).