معنی بخنق در دیکشنری فارسی چیست؟
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق بخنق در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.
بخنق در دانشنامه آزاد فارسی:
بخنق. [ ب ُ ن َ / ن ُ ]( ع اِ ) خرقه ای که زنان زیر معجر افکنند تا معجر چرب نشود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). پارچه ای که کنیزکان آن را مقنعه کنند و دو طرف آن را در زیر چانه ببندند. ( از اقرب الموارد ). آنچه در زنخدان زنند. ( مهذب الاسماء ). لباس. و رجوع به دزی ج 1 ص 55 شود. || برقع کوتاه. || کلاه کوچک و چادرمانندی که بر بن گردن ملخ باشد. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بخنک. ( از منتهی الارب ).