این آخر هفته قرار است به معرفی فیلم Roofman، فیلم Stone Cold Fox، فیلم Frankenstein و سریال Pluribus بپردازیم.

آخر هفتهها فرصت مناسبی هستند تا کمی از روزمرگی فاصله بگیریم و خودمان را در دنیای سینما و تلویزیون غرق کنیم. این هفته، طیف گستردهای از آثار جدید عرضه شده که هم طرفداران اکشن و هیجان را راضی میکند و هم کسانی که به دنبال تجربههای روانشناختی، علمی–تخیلی یا حتی تعلیق و ترس هستند، به محتوای دلخواه خود میرسند. در میان فیلمها و سریالهای تازه، هرکدام از این آثار با سبک و لحن خاص خود جذابیتهایی دارند که ارزش یک شب یا چند ساعت تماشای خالص را دارند.
فیلم Roofman یکی از جذابترین کمدیهای جنایی سال است که داستان واقعی یک خلافکار معروف را بازسازی میکند. داستان با الهام از زندگی جفری منچستر پیش میرود؛ مردی که پس از فرار از زندان به فروشگاه اسباببازی پناه برد و با اتفاقات طنزآمیز و در عین حال پرهیجان روبهرو شد. حضور چنینگ تیتوم در نقش اصلی، همراه با بازیهایی مانند کیرستن دانست و لاکیت استنفیلد، باعث شده تا فیلم Roofman نهتنها جنبه سرگرمکننده داشته باشد، بلکه بتواند شخصیتها و انگیزههای آنها را با ظرافت نمایش دهد.
در سوی دیگر، فیلم Stone Cold Fox یک تریلر اکشن مهیج است که زنانه بودن و قدرت در مقابل خطرات را به نمایش میگذارد. این فیلم داستان زنی را روایت میکند که مجبور میشود برای نجات خواهرش به محیطی خطرناک وارد شود، جایی که گذشته او را تهدید میکند. با بازی کیرنان شیپکا و کریستن ریتر، فیلم Stone Cold Fox تلفیقی از هیجان و شخصیتپردازی قوی ارائه میدهد و توانسته توجه منتقدان را به خود جلب کند.
و در نهایت، فیلم Frankenstein اثر گییرمو دل تورو است که یکی از کلاسیکترین داستانهای علمیتخیلی و گوتیک را با نگاهی نو و سینمایی بازسازی میکند. این فیلم با بازی درخشان جیکوب الوردی و اسکار آیزاک، نه تنها به بررسی ماهیت خلاقیت و عواقب دستکاری در طبیعت میپردازد، بلکه تصویری زیبا و تاریک از تراژدی و مسئولیت انسان ارائه میدهد.
برای علاقهمندان به آثار علمی–تخیلی و فلسفی، سریال Pluribus انتخابی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. سریالی که توسط وینس گیلیگان خلق شده و روایت دنیایی پسا آخرالزمانی را نشان میدهد که انسانها به یک ذهن جمعی تبدیل شدهاند، اما گروه کمی از افراد، از جمله شخصیت اصلی با بازی ری سیهورن، مصون ماندهاند. این سریال نه تنها پر از راز و هیجان است، بلکه سؤالات عمیقی درباره هویت، آزادی و معنای انسان بودن مطرح میکند.
فیلم Roofman یکی از متفاوتترین آثار سینمایی سال ۲۰۲۵ است که با ترکیبی از کمدی، جنایت و درامی انسانی، تماشاگر را میان خنده و تأمل سرگردان میکند. این فیلم بر پایهی داستان واقعی سارق بانکی به نام جفری منچستر ساخته شده که پس از فرار از زندان، مدتی طولانی در پشتبام یک فروشگاه اسباببازی پنهان میماند. کارگردان فیلم، درک سیانفرانس در فیلم Roofman مسیری متفاوت را برگزیده و با لحنی گرمتر و انسانیتر، به سراغ قصهای واقعی رفته که در زیر پوستهی طنزآمیز خود، نقدی ظریف به رؤیای آمریکایی، احساس تنهایی و تلاش انسان برای رهایی دارد.
عوامل سازنده: فیلم به کارگردانی و نویسندگی درک سیانفرانس ساخته شده، کسی که پیشتر با آثار احساسی و تلخی چون Blue Valentine و The Place Beyond the Pines شناخته میشد. ساخت این فیلم را کمپانی A24 بر عهده داشته است.
داستان و بازیگران: داستان فیلم از جایی آغاز میشود که جفری منچستر، سارق خوشاخلاق و ماجراجو، از زندان فرار میکند و برای پنهان شدن، سقف یک فروشگاه اسباببازی را انتخاب میکند. او شبها در فروشگاه میچرخد، غذا و وسایل مورد نیازش را از قفسهها برمیدارد و روزها در میان عروسکها و جعبههای رنگی پنهان میماند. با گذشت زمان، جفری میان واقعیت تلخ بیرون و دنیای کودکانهی داخل فروشگاه گرفتار میشود و نوعی رابطه عاطفی عجیب با کارکنان فروشگاه و حتی یکی از مشتریان شکل میدهد.
ستارهی اصلی فیلم، چنینگ تیتوم، در نقش جفری منچستر ظاهر میشود؛ نقشی که به او فرصت داده تا چهرهای کاملاً متفاوت از خود ارائه دهد، شخصیتی همزمان خندهدار، غمانگیز و آسیبدیده. در کنار او بازیگران برجستهای چون کیرستن دانست، لیکیث استنفیلد، جونو تمپل و پیتر دینکلیج حضور دارند. از دیگر چهرههای مکمل میتوان به بن مندلسون، ملونی دیاز، اوزو ادوبا، لیلی کولیاس و جیمی او. یانگ اشاره کرد.
آیا فیلم ارزش دیدن دارد؟ فیلم Roofman اثری است که شاید از نظر روایت، ساختار منسجم یا ریتم منظم چندان بینقص نباشد، اما در عوض، شخصیتپردازی و نگاه انسانی آن تحسینبرانگیز است. درک سیانفرانس در این فیلم با نگاهی لطیف و گاهی شاعرانه، به جای تمرکز بر جنایت، بر روح انسان شکستخوردهای تمرکز میکند که تنها آرزویش یافتن جایی امن است، حتی اگر آنجا، پشتبام یک فروشگاه باشد. چنینگ تیتوم با بازی صادقانه و سرشار از ظرافت خود، فیلم را از افتادن در دام اغراق نجات میدهد. در مجموع، فیلم Roofman شاید فیلمی برای همه نباشد، اما برای مخاطبانی که از آثار شخصیتمحور، متفاوت و احساسی لذت میبرند، تجربهای ارزشمند و بهیادماندنی است؛ اثری که نشان میدهد حتی در جنایت هم میتوان ردپای انسانیت را یافت.

فیلم Stone Cold Fox یکی از آثار اکشن و مهیج سال ۲۰۲۵ است که با تمرکز بر قهرمانی زن، تعلیق روانشناختی و ضربآهنگی پرتنش، تجربهای مهیج و در عین حال احساسی را برای مخاطب رقم میزند. کارگردانی این فیلم را سوفی تابِت بر عهده دارد؛ فیلمسازی که بیشتر در عرصه فیلمهای کوتاه و آثار مستقل شناخته میشود، اما با فیلم Stone Cold Fox ثابت کرده توانایی هدایت پروژهای پر ریتم و سینمایی در مقیاس بزرگ را نیز دارد. این فیلم با بهرهگیری از انرژی درونی بازیگر جوان و پرتوان کیرنن شیپکا و ترکیب آن با فضایی خشن و رازآلود، در دستهای قرار میگیرد که میان سینمای اکشن کلاسیک و تریلرهای روانی مدرن تعادل برقرار میکند.
عوامل سازنده: فیلم Stone Cold Fox به کارگردانی و نویسندگی مشترک سوفی تابت ساخته شده و فیلمنامه آن را او به همراه نیکلاس رنیر نوشته است. تهیهکنندگان فیلم گروهی از چهرههای مستقل هالیوود هستند که در تولید آثار پرتنش و کمهزینه تجربه دارند. موسیقی متن فیلم توسط لورن بالف ساخته شده که با ملودیهای الکترونیک و بیسهای کوبندهاش، فضای خفقانآور فیلم را دوچندان میکند.
داستان و بازیگران: داستان فیلم Stone Cold Fox حول محور زنی به نام فاکس میچرخد که پس از سالها موفق میشود از چنگ گروهی فرقهمانند به رهبری زنی خطرناک به نام گلدی فرار کند. اما وقتی متوجه میشود خواهرش توسط همان گروه ربوده شده است، مجبور میشود بار دیگر به قلب تاریکی بازگردد و درون همان کمون نفوذ کند. او با هویت جعلی، خود را به اعضای فرقه نزدیک میکند تا راهی برای نجات خواهرش بیابد. در این مسیر، هم باید با کنترل ذهنی و دستکاری روانی گلدی مقابله کند و هم با نیروهای پلیسی که خود را درگیر پرونده کردهاند، همکاریای اجباری برقرار کند.
بازیگران فیلم ترکیبی از چهرههای شناختهشده و بازیگران نوظهور هستند: کیرنن شیپکا در نقش اصلی فاکس، زنی که مجبور است دوباره وارد دنیایی شود که از آن گریخته، درخشان ظاهر میشود. کیرستن ریتر در نقش گلدی، رهبر مرموز کمون، حضوری کاریزماتیک و تهدیدآمیز دارد. کیفر ساترلند نیز در نقش گروهبان بیلی بریکر، پلیسی سختگیر با انگیزههایی دوپهلو، چهرهای است که حضورش بار فیلم را سنگینتر میکند. در کنار این سه، جیمی چونگ، کارن فوکوهارا، میشل پرادا و کریستو مونت هم بازیهایی قابلتوجه ارائه میدهند.
آیا فیلم ارزش دیدن دارد؟ فیلم Stone Cold Fox با وجود آنکه در برخی لحظات گرفتار کلیشههای ژانر اکشن میشود، به لطف کارگردانی پرانرژی و اجرای بازیگران، اثری تماشایی و پرکشش است. فیلم در نیمهی نخست با فضاسازی دقیق و تعلیق روانشناختی، مخاطب را کاملاً درگیر میکند، اما در نیمهی دوم کمی از ریتم میافتد و گاهی روایتش پیشبینیپذیر میشود. با این حال، تمرکز فیلم بر رابطهی دو زن با انگیزههای متضاد و برخورد دو شکل از قدرت، یکی بر پایه کنترل و دیگری بر پایه مقاومت، باعث میشود فیلم Stone Cold Fox چیزی فراتر از یک اکشن معمولی باشد.
در نهایت، اگر از تماشای فیلمهایی با قهرمانان زن قدرتمند، داستانهای نفوذ و فضاهای خفقانآور لذت میبرید، این فیلم قطعاً ارزش دیدن دارد. اما برای کسانی که انتظار پیچیدگی روایی یا پایانهای غیرقابلپیشبینی دارند، فیلم Stone Cold Fox ممکن است کمی بیش از حد مستقیم و قابل حدس به نظر برسد.

فیلم Frankenstein یکی از موردانتظارترین آثار سال ۲۰۲۵ است؛ پروژهای که نام گییرمو دل تورو بهتنهایی برای برانگیختن کنجکاوی دوستداران سینما کافی است. کارگردان خلاقی که با فیلمهایی چون Pan’s Labyrinth و The Shape of Water نشان داده تسلط کمنظیری بر ترکیب ترس، خیال و احساسات انسانی دارد. حالا او سراغ یکی از مهمترین و کهنترین رمانهای گوتیک تاریخ رفته است: رمان Frankenstein نوشته مری شِلی. این اقتباس جدید نه صرفاً بازسازی یک افسانه قدیمی، بلکه تلاشی برای بازآفرینی مفاهیم بنیادین آن در قالبی سینمایی، فلسفی و عمیقاً انسانی است. دل تورو بارها گفته بود رؤیای ساخت این فیلم را از نوجوانی در سر داشته و اکنون با نسخه ۲۰۲۵ خود، بالاخره به آن جان داده است.
عوامل سازنده: فیلم Frankenstein توسط گییرمو دل تورو نوشته، کارگردانی و تهیه شده است. او در کنار همکار همیشگیاش، جِی مایلز دیل، این پروژه را برای نتفلیکس تولید کرده است. فیلم از طراحی صحنهها و لباسهایی بهره میبرد که یادآور آثار کلاسیک گوتیک هستند، در حالی که جلوههای ویژهاش به شکلی حیرتانگیز با جزئیات بصری آمیخته شدهاند. موسیقی متن فیلم توسط الکساندر دسپلا ساخته شده که با ترکیب سازهای زهی سنگین و تمهای احساسی، روح تراژیک داستان را به کمال رسانده است.
داستان و بازیگران: فیلم داستان ویکتور فرانکنشتاین را روایت میکند؛ دانشمندی مغرور و بلندپرواز که در پی شکست مرگ و خلق زندگی از نیستی است. او در آزمایشگاهی دورافتاده، از بدنهای تکهتکه شده انسانی موجودی میسازد که با شوک الکتریکی جان میگیرد، مخلوقی عظیمالجثه و در عین حال معصوم. اما بهزودی، وحشت از آفریدهی خود و ناتوانی در پذیرش مسئولیت، فرانکنشتاین را به جنون و گریز میکشاند. در مقابل، موجود او که با چهرهای ترسناک اما ذهنی کودکوار به جهان مینگرد، در جستوجوی معنا، عشق و پذیرش است.
در نقشها، ترکیبی از بهترین بازیگران نسلهای مختلف سینما حضور دارند: اسکار آیزاک در نقش دکتر ویکتور فرانکنشتاین، جیکوب الوردی در نقش مخلوق، میا گاث در نقش الیزابت و کریستف والتس در نقشی مرموز و دوپهلو. در کنار آنها فلیکس کَمِرر، چارلز دنس و لارس میکلسن نیز بهعنوان شخصیتهای مکمل حضور دارند.
اسکار آیزاک با درونیسازی شخصیت فرانکنشتاین، او را نه هیولایی علمی بلکه انسانی شکننده و مضطرب نشان میدهد. در سوی دیگر، جیکوب الوردی با بازی فیزیکی و احساسی خیرهکنندهاش، مخلوق را به موجودی تراژیک بدل کرده که میان معصومیت و خشونت در نوسان است.
آیا فیلم ارزش دیدن دارد؟ فیلم Frankenstein ساخته گییرمو دل تورو شاید بهترین اقتباس سینمایی از رمان مری شلی نباشد، اما بیتردید احساسیترین و از نظر بصری خیرهکنندهترین آن است. فیلم در عین وفاداری به روح داستان اصلی، تمرکز را از ترس و هیولا به پرسشهای اخلاقی و فلسفی تغییر میدهد: انسان بودن یعنی چه؟ آیا خالق در برابر مخلوق خود مسئول است؟ و در نهایت، مرز میان زندگی و مرگ تا کجاست؟
با این حال، ریتم کُند فیلم و تأکید بیش از اندازه بر فضاسازی ممکن است برای برخی مخاطبان عام سنگین یا حتی خستهکننده باشد. اما برای کسانی که به سینمای تأملبرانگیز و شاعرانه علاقهمندند، فیلم Frankenstein اثری ضروری است؛ فیلمی که نشان میدهد دل تورو همچنان استاد یافتن انسانیت در دل تاریکی است. نتیجه نهایی، ترکیبی از زیبایی، ترس و اندوه است، درست همان چیزی که از یک تراژدی علمی-تخیلی واقعی انتظار میرود.

سریال Pluribus تازهترین اثر وینس گیلیگان، خالق آثاری چون Breaking Bad و Better Call Saul، یکی از جاهطلبانهترین پروژههای علمی–تخیلی سال ۲۰۲۵ است. این بار گیلیگان بهجای دنیای خلافکاران آلبوکرکی، جهانی پسا آخرالزمانی را به تصویر میکشد که در آن انسانها دیگر به معنای سنتیِ خود وجود ندارند. سریال Pluribus که عنوان آن از عبارت لاتین e pluribus unum (به معنای «از بسیاری، یکی») گرفته شده، نگاهی فلسفی و روانشناختی به مفهوم فردیت، هویت و آزادی در جهانی دارد که انسانها با ذهن جمعی یکی شدهاند.
عوامل سازنده: وینس گیلیگان بار دیگر نشان داده که یکی از معدود خالقان تلویزیون است که میتواند میان روایت فلسفی و هیجانانگیز تعادل برقرار کند. او در سریال Pluribus نهتنها نویسندگی و کارگردانی چند قسمت را بر عهده دارد، بلکه بهعنوان مدیر اجرایی نیز نقش کلیدی در شکلگیری جهان سریال ایفا کرده است. این سریال توسط سرویس آنلاین Apple TV تولید و پخش میشود و دو فصل از آن بهطور رسمی سفارش داده شده است.
داستان و بازیگران: ماجرا در شهر آلبوکرکی، نیومکزیکو میگذرد؛ همان جایی که جهان آثار پیشین گیلیگان نیز در آن ریشه داشت، اما این بار به شکلی ویرانشده و عجیب. داستان درباره زنی به نام کارول استورکا (با بازی ری سیهورن) است که یکی از تنها سیزده انسان باقیمانده در دنیاست که از ویروسی بیگانه به نام «پیوستگی» (The Joining) مصون ماندهاند. این ویروس بیشتر انسانها را به موجوداتی آرام، مهربان و بیاراده تبدیل کرده که همگی ذهنی واحد دارند، یک «ذهن جمعی» جهانی که جنگ و نفرت در آن جایی ندارد، اما آزادی و فردیت نیز دیگر وجود ندارد.
کارول بهعنوان یک نویسنده، تلاش میکند معنای انسان بودن را در جهانی که دیگر چیزی از آن باقی نمانده، درک کند. روایت از زاویه دید او، سفری درونی به سوی درک ترس، تنهایی و معناست. در طول فصل، او در تماس با چند بازمانده دیگر، درگیر کشمکشهایی فلسفی و عاطفی میشود که سؤالهای مهمی درباره اراده آزاد، همدلی و بهای آگاهی مطرح میکنند.
نقش اصلی را ری سیهورن بازی میکند؛ بازیگری که پیشتر با گیلیگان در سریال Better Call Saul همکاری درخشانی داشت. علاوه بر او، گروهی از بازیگران بااستعداد از جمله لارز میکلسن، دیوید بردلی و فیلیکس کامرر نیز در نقشهای فرعی حضور دارند.
آیا سریال ارزش دیدن دارد؟ بدون تردید، سریال Pluribus یکی از خلاقانهترین سریالهای علمی–تخیلی چند سال اخیر است. گیلیگان با کنار گذاشتن عناصر کلاسیک دنیای جنایی خود، به ژانری روی آورده که بهندرت با چنین عمقی در تلویزیون کاوش میشود. قلم او همچنان دقیق، ساختارمند و پر از ظرافتهای انسانی است و بازی ری سیهورن یکی از دلایل اصلی موفقیت سریال محسوب میشود؛ اجرایی که همزمان شکننده، قدرتمند و عمیقاً انسانی است.
با این حال، باید گفت که سریال Pluribus برای همه مخاطبان نیست. ریتم کند، گفتوگوهای فلسفی و فضای رازآلود سریال ممکن است برای تماشاگرانی که انتظار اکشن یا پاسخهای قطعی دارند، کمی سنگین به نظر برسد. اما برای بینندگانی که از تلویزیون انتظار تجربهای فکری و احساسی دارند، این سریال اثری منحصربهفرد است.
در مجموع، سریال Pluribus با فضایی مرموز، بازیهای درخشان و نگاه تأملبرانگیز به آینده انسان، تجربهای متفاوت و ارزشمند است، اثری که بیش از آنکه به دنبال سرگرمکردن باشد، میخواهد مخاطب را به فکر فرو ببرد؛ درباره اینکه واقعاً انسان بودن یعنی چه.
منبع: گیمفا
دیدگاهتان را بنویسید